عکس‌های چهار نفره: من محمد، روسری گلدار مادرم و خنده‎های پدرم... بهار تازه راه افتاده بود که راهی تو شدیم. آه ... رسیده بودیم به نیمه‌های تو که ناگهان دست تکان دادیم برای... خنده‌های پدر و روسری گلدار مادر که هنوز داشت به تو فکر می‎کرد... ❣ است آقای مطهر امام رضا جان سلام و صلوات و لعنات