♦️ حکایت غفلت ار بسم الله گفتن
عبدالله بن یحیی بر امیرالمومنین (ع) وارد شد، صندلی ، در برابر آن حضرت بود، حضرت امر فرمود که بر آن بنشیند؛ عبدالله نشست، چیزی نگذشت که چیزی بر سرش افتاد و سرش شکست و خون جاری شد. حضرت امر فرمود آب آوردند و خون سرش را شست وشو داد و فرمود: نزدیک شو به من؛آن گاه دست بر شکاف سرش گذارد، در حالی که عبدالله سخت بی تابی می کرد، جراحت سر را به هم آورد و بهبود پذیرفت، گویا شکستگی پدید نگشته بود؛ پس از آن فرمود: ای عبدالله! سپاس خدایی را که گرفتاریها را کفاره گناهان پیروان ما در دنیا قرار داد تا در فرمان بردن حق، سالم بمانند و سزاوار مزد و اجر شوند.
عبدالله عرض کرد: ای امیرالمومنین، چه گناهی سبب محنت مجلس شد(واین حادثه شکستن سر اتفاق افتاد؟)، بسیار نیکو بود که دیگر مرتکب نشوم؟
حضرت فرمود: هنگام نشستن، بسم الله نگفتی، این مصیبت ،کفاره گناهت گشت؛ مگر نمی دانی که پیامبر از جانب خداوند مرا حدیث کرد که خداوند فرماید: هر کاری که در آن بسم الله گفته نشود، آن کار ناتمام خواهد ماند.
عبدالله عرض کرد: پدر و مادرم فدای شما! دیگر بسم الله را ترک نمی کنم›.حضرت فرمود: پس تو سعادتمند خواهی شد! عبدالله عرض کرد: تفسیر بسم الله چیست؟› حضرت فرمود: بنده چون بخواهد شروع در کاری کند میگوید: بسم الله، یعنی من به نام این اسم، این کار را انجام دهم، پس در هر کاری که به بسم الله ابتداء کند آن عمل مبارک خواهد بود.
📘 تفسیر البرهان ج 1،
🌺کانال عرفان 👇
http://eitaa.com/joinchat/2136997888Cc9e7f3d280