ادامه بیانات استاد :
📘در سفر چهارم عارف، سخن از«دستگيری» و رسيدگى به عبـاد مطـرح مى شـود و حتى با حق به ميان خلق آمدن امتداد همان سفرهای معنوی چندگانه دانسته مى شـود. در توضيح چنين انديشه ای برخى عارفان و شارحان عرفان آشكارا بيـان میدارنـد كـه اگـر انبيا در يك صحنه در مبارزه با نفس خود بوده انـد، در صـحنه ای ديگـر تمـام جامعـه بـه نفس و صحنه مبارزه ايشان تبديل شده است...
📗 از ايـن رو نمى توان متن عرفان اسلامى را به فرار از دنيا متهم كـرد
بـرای نمونـه، محـى الـدين ابـن عربى و قونـوی بـه عنوان قلـه های انديشـه ی عرفـان نظـری به صـراحت از خلافـت بالسـيف (حكومتداری از سوی خداوند) در نگاه عرفـانى يـاد مى كننـد و آن را در اوج مقامـات مطرح مى ساز ند و بيان مى كنند كه كمال نهايى بـرای اوليـا و رسولان پـس از ولايـت و نبوت و رسالت، حكومتداری و زعامت اجتماعى با نصب الهى است.
💠 قوت اين انديشه ها به گونه ای است كه حتى پيش از ابن عربى، سيره عملى بسياری از عارفان، بلكه روش های سلوكى بسياری از نحله ی عرفانى ، كمك بـه خلايـق بـوده اسـت.
اينكه يك سالك به بندگان خدا خدمت كند نه تنها انديشـه ای نـادر نبـوده اسـت، بلكـه سيره عملى ايشان بوده است.
جالب تر آنكه حتـى توصـيه های سـلوكى در دوران عزلـت به گونه ای سامان يافته است كـه اجـازه قطـع ارتبـاط سـالك بـا بدنـه اجتمـاعى راصـادر
نمى كند؛ برای مثال، حضور در حلقه های ذكر و ولايـت افـزون بـر شـركت در جمعـه و جماعت ها نيز از دستورهای اكيد در چنین دورانی است.
@erfanvahekmat_com