خطای ذهنی «من می دونستم...»
قسمت سوم
🔶 دلیل سازی(دلیل تراشی) پس از ماجرا...
معما چو حل گشت آسان شود...
در واقع ذهن، تمایل دارد که وقتی رویدادی اتفاق افتاد، دلیل های به ظاهر منطقی لازم و کافی برای وقوع آن پیدا کرده و احساس کند به راحتی می توانسته آن را از قبل پیشبینی کند! در حالیکه عملاً قبل از وقوع رویداد، امکان دستیابی به آن دلائل و پیش بینی واقعه به راحتی ممکن نبوده است.
موقعی که یک مسابقه فوتبال به پایان میرسد و یکی از دو تیم شکست میخورد، معمولاً طرفداران تیمها در گروههای چند نفری شروع به پیدا کردن دلائل شکست و پیروزی میکنند و هر کسی از زاویه دید خودش مواردی از علت را بیان می کند که قبل از بازی ممکن است به آنها فکرهم نکرده باشد. و حتی ممکن است تا قبل از شروع بازی به برد تیم محبوب خود امیدوارهم بوده باشد ! ب
حتی مربیان و مسئولان تیم ها هم بعد از بازی گاهی نکاتی بیان می کنند که جا دارد بررسی شود...
این گرفتاری ذهنی به نحوی در تار و پود ذهن می پیچد که معمولا فرد احتمال نادرستی و تحریف برای آن نمی دهد و حتی برعکس ممکن است از آن دفاعی جانانه کند.
می گویند: شخصی در محفلی، تخم مرغ پخته ای را روی میز گذاشت و به حاضران گفت: آیا در میان شما کسی هست که بتواند این تخم مرغ را از سر تیزش روی میز بنشاند؟
چند نفری پیش آمدند و دقایقی در نشاندن تخم مرغ تلاش کردند و چون هیچ کس موفق نشد، آن شخص تخم مرغ را برداشت و از سر تیزش محکم به میز کوبید آن چنان که نوک تخم مرغ پخته به سطح صافی تبدیل شد و روی میز ایستاد.
در این حال حاضران بنای اعتراض گذاشتند که ما هم می توانستیم این کار را انجام دهیم. آن شخص گفت: درست است اما پس از آن که من انجامش دادم.
چون گفته اند معما چون حل گشت آسان شود.
این مطلب ادامه دارد...
@ertebatmoaserdini
#مدیریت_ذهن
#منفی_نگری
#خطا_های_ذهنی
#خطا_های_شناختی
#پیش_بینی_منفی
#زندگی_عاقلانه
#تفکر
.