🔰«در باب حوزههای رقابت»
🔹تاکر کارلسن - خبرنگار آمریکایی - در بخشی از مصاحبه جنجالی اخیر خود با ولادیمیر پوتین، به او میگوید: شما اگر مدعی هستید که انفجار «خطوط لوله نورد استریم» کار آمریکا بوده، چرا اسنادش را منتشر نمیکنید. تا به یک پیروزی بزرگ تبلیغاتی علیه آمریکا دست یابید؟
🔹پوتین در پاسخ میگوید شکست دادن آمریکا در جنگ رسانهای بسیار دشوار است، چرا که اکثر رسانههای جهان و از جمله اروپا را تحت کنترل خود دارد. ما اگر چنین کاری بکنیم، به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید.
🔹این پاسخ ولادیمیر پوتین به خوبی نشان میدهد که او -بسیار آگاهانه - تنها تمایل دارد که در «حوزه رقابتی» تعریف شده خود با آمریکا -و سایر کشورها - وارد نزاع شود و حاضر نیست منابع، ثروت، نیرو، سرمایه سیاسی و حیثیتی کشورش را در حوزهای خرج کند که امکان رقابت همتراز در آن نمیبیند.
🔹پوتین در عین حال، در همین مصاحبه با کارلسن، از قدرتنمایی و رجزخوانی و اندرزگویی از موضع قدرت، در حوزههای رقابتی روسیه هیچ دریغ نمیکند. او در حوزههای مربوط به تاریخ، ژئوپلیتیک، نظامی و امنیتی به تفصیل سخن میگوید و از موضع کشورش با اقتدار دفاع میکند.
🔹مثلاً در بخشی از مصاحبه برای اثبات صحت نظریات تاریخی خود پوشه خاکستری رنگی که حاوی کپی نامهها و اسناد تاریخیست را به خبرنگار آمریکایی هدیه میدهد.
و یا در جای دیگر، برای نشان دادن سیطره اطلاعاتی نهادهای امنیتی کشورش، از زندگی شخصی آن خبرنگار و تلاشش برای استخدام شدن در CIA در دوران جوانی میگوید که باعث شگفتی او میشود.
🔍انتخاب هوشمندانه «حوزههای رقابتی» و تمرکز نیروها و منابع خود بر روی آنها، از بارزترین ویژگیهای کشورهای قدرتمند در جهان امروز است.
🔹کشور چین، انتخاب کرده که در حوزههای اقتصادی و تکنولوژی با جهان غرب رقابت کند. دولت چین - لااقل تا به امروز - در صحنه بینالمللی، نه علاقهای به تنش و رقابت و قدرتنمایی نظامی از خود نشان داده، نه در حوزه ژئوپلیتیک فعالیت چندانی دارد، نه وارد جنگ رسانهای میشود و نه حتی تلاشی برای تسخیر «قلبها و ذهنها» و نفوذ فرهنگی در سایر کشورها دارد؛ از جمعیت یک و نیم میلیاردی چین، نه «سلبریتی» فرهنگی خاصی سربرآورده و نه فیلسوف و نویسنده و نظریهپرداز سرشناسی که برای جهانیان نسخه بپیچد ظهور کرده است. اما در حوزه اقتصاد و تکنولوژی نام چین زبانزد مردم جهان است.
🔹اتحادیه اروپا امروز «حوزه رقابتی» خود را در «قدرت نرم» و توان نرماتیو یا «هنجارسازی» انتخاب کرده و در همین حوزه نیز به قدرتنمایی و اعمال نفوذ در صحنه بینالمللی میپردازد. مثلاً در مسائل مربوط به تغییرات اقلیمی، این توافقنامه «پاریس» است که حرف اول را میزند.
🔹قدرت اقناعی اروپاست که افکار عمومی جهان را شکل میدهد و ۱۹۵ کشور جهان را گرد هم آورده و خطمشیهای ملی آنها برای متوقف ساختن افزایش دمای کره زمین و کاهش انتشار گازهای گلخانهای و تطبیق دادن صنایع خود با اهداف مطرح شده، را تعریف میکند.
🔹اتحادیه اروپای امروز دیگر اروپای «سایکس-پیکو» قرن بیستم نیست که حوزه اقتدارش را در ژئوپلیتیک جستوجو و فرانسه و بریتانیا بقایای امپراتوری عثمانی را با خطکش بین خودشان تقسیم کنند.
🎖
@Dafoosmedia |
دافوس مدیا