قبلا عرض کردم که رجال سیاسی ما فاقد نگرش ملی پدرانه نسبت به مسائل کشور اند
در بخش های مختلف حاکمیتی و دولتی نه فهم ملی نسبت به شرایط کشور وجود دارد و نه احساس مسئولیت ملی.
اقتضائات منافع ملی و آینده کشور و چالش هایی که وجود دارد در چرخه تنش های سیاسی به حاشیه رفته است و جریان ها اقتضائات حزبی و سیاسی خود را پیگیری می کنند.
دوگانه وفاق ملی و نفاق ملی هم در همین داستان تعریف می شود.وفاق با حذف شکل گرفت نفاق ملی هم با برچسب
جامعه سیاسی ما علاوه بر اینکه کمکی به بهبود وضعیت اقتصادی و فرهنگی و علمی کشور نمی کند متاسفانه مانع رشد نخبگان می شوند و با ایجاد چرخه سیاسی پرتنش کشور را به نابودی کشانده اند
فهم ملی می گوید ببینید مصلحت کشور و منافع ملی چیست؟
یکجایی کشور در شرایط جنگ سرنوشت ساز قرار دارد و مشکلات اقتصادی، مقبولیت اجتماعی و آمادگی احتمالی جامعه برای شرایط پرتنش و دهها ملاحظه دیگر نیاز به این دارد که احزاب و تشکل های سیاسی مسئولانه تر رفتار کنند
یک جایی اقتضای منافع ملی این است که مثلا مذاکره شود،(اعم از غرب و شرق)
یک جایی اقتضا مقاومت است و یک جایی هردو باهم پیش می روند.
نفی مذاکره و مقاومت به صورت مطلق اشتباه است
رویداد ها و شرایط مختلف داخلی،منطقه ای و بین المللی اقتضائات متغیر و چند مجهولی را ایجاد می کند و شما باید بر اساس آن ها بهترین گزینه برای تامین منافع ملی را انتخاب کنید.
در مساله حجاب هم به همین شکل،ممکن است یک آقایی به عنوان شخصیت حقیقی یا یک تئوریسین مذهبی موافق گشت ارشاد و حجاب بان باشد اما وقتی در جایگاه ملی قرار گرفت باید بر اساس مصلحت عمومی و ملی تحلیل کند نه سلیقه شخصی و حزبی
نماینده یا کارگزاری که قدرت تفکیک این جور موضوعات را ندارد اصطلاحا بهش میگن به بلوغ سیاسی و تحلیلی نرسیده است
ابوقاسم