چه خوابی؟تا سحر پهلو به پهلو می شود اما مگر با درد پهلو می توان پهلو به پهلو شد؟ . . همه دیدند دست او دگر بالا نمی آمد به هر زحمت ولی در روز آخر خانه جارو شد جواد محمد زمانی مانده‌ام با کودکانِ از غذا اُفتاده‌ام باز بالایِ سَرَت با بچه‌ها اُفتاده‌ام بسترت را جمع کردم بسترم را پَهن کُن دردِ پهلو می‌کشم  من هم زِ پا اُفتاده‌ام گرچه پُختی خانمم نانی برایِ چند روز من سه‌ماهی می‌شود از اشتها اُفتاده‌ام موی خاک و روی خاکی و محاسن غرقِ خاک آه میبینی مرا که در کجا اُفتاده‌ام حسن لطفی کار تنش زیاد ولی وقت من کم است یک شب برای شست و شوی این بدن کم است بانوی من نحیف نبود،اینچنین نبود وقتی نگاه میکنمش ظاهرا کم است علی اکبر لطیفیان