.....:
باز تنهائیم با هم..غصهٔ هجران و من
باز میلرزیم با هم..زانوی لرزان و من
در سرای مردگانم من به دور از مشهدت
رحم کن میترسم از کابوس "قبرستان و من"
زیر کل عکسهایی که بدون مشهدست
مینویسم با تمام بغضِ خود "زندان و من"
یک شبی هم خواب دیدم روی زانوی توام
یک حرم بود و تو بودی و سر و دامان و من
با نوازشهای تو چشمم به رویت باز شد
دیدمت تنها تو بودی زیر یک ایوان و من
حس ناب خواب آن شب قابل توصیف نیست
قاب شد در چشمهایم "حضرت سلطان و من"
نوکرِ "تک خور" نبودم لحظهٔ عرض ادب
گفتم آقا نوکرت هستند ، یک ایران و من
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..
التماس دعا ..
#نمایندگی_آستان_قدس_رضوی_اصفهان