نکاتی از خیال خلاّق محل صور روحانی مقدمه 0️⃣جهان گم شده امروز ما، جهانی به نام خیال است و این فرق می کند با وهم و توهم. پیامبر جبراییل را می دیدند نه این که می فهمیدند. همانطور که در روایت دارید که با هفتصد بال جبرائیل را مشاهده می کردند. در رجوع به دین خیال در صحنه است. 1️⃣دین غیر از کلام است. که رفته رفته دین با قرائت کلام به صحنه آمد و این دین محمدی.ص. نبود. 2️⃣در فضای دینداری کلامی ، فلسفه آمد تا دین را از نگاه کلامی نجات دهد اما رفته رفته دین هم در قرائت فلسفه متوقف شد و با فلسفه صدرا هم از وقتی تبدیل به حالت انتزاعی شد دیگر برای ادامه ارایه حقانیت دین دیگر کافی نیست. 3️⃣هیدگر متوجه شد فلسفه استدلالی و انتزاعی کافی نیست. باور به خدای مفهومی خدا نیست و مردم می خواهند با خدا تغذیه شوند و اگر خدای حقیقی نباشد با فضای مجازی و وهمیات تغذیه می شوند.باید خدایی باشد که خیال مردم را هم تغذیه کند و اگر نباشد به سوی خیالی می روند که خدا در آن نیست ولی بعد وهم مردم را تغذیه می کند چون این ها نیاز دارند که خیالشان تغذیه شود. این ها که نمی توانند فقط با استدلال دینداری کنند. 4️⃣هانری کربن شاگرد هیدگر خوب فهمید که در تاریخی هستیم که دیگر با فلسفه تحلیلی و کلاسیک نمی شود ادامه داد. به همین خاطر به کتابخانه بزرگ جهان اسلام در ترکیه رفت و با سهروردی آشنا شد و متوجه شد آنچه هیدگر به دنبال آن بود بهترش و دقیق تر و سرزنده ترش را سهروردی دارد به نام عالم خیال. 5️⃣کربن تاریخ خودش را می شناسد، که ارتباط حضوری باید بجای مفهوم خدا بیاید. این بحث بر روی گزیده هایی از کتاب تخیل خیال در عرفان ابن عربی اثر هانری کربن می باشد 6️⃣دین بی تخیل فعال نمی تواند کمکی به ما بند. ابن سینا می فرماید تا کسی خیال را نفهمد فیلسوف نخواهد شد . زیباییها را انسان با خیال می بیند خیال یک قوه ادراکی است. خیال یک حس تنها نیست معرفت بخش است. محال است اسلام را بدون خیال درست دریابید . میتوانید بدون خیال فقط بفهمید دین را. 7️⃣گناه کردن باعث گرفتار حسیات شدن می گردد. باید خیال جای وهم بیاید . خیال نوعی مشاهده خاص حقیقت است. @esharat