*شبیه‌ترین* مرد برای اولین بار وارد مسجد النبی شده بود. مسلمانان می‌گفتند: "تو مسیحی هستی و نباید داخل شوی!" 🤚🏻 سر بلند کرد و در میان همهمه‌ی مردم در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: *دیشب پیامبر را در خواب دیدم و در همان عالم خواب مسلمان شدم. اینجا آمدم تا دینم را به یکی از نزدیکان ایشان عرضه نمایم و با او بیعت کنم!*"✋🏻 مردم که به راستی مرد اطمینان نداشتند او را خدمت امام حسین علیه‌السلام بردند. امام وقتی ماجرای خواب را شنید، به غلامش اشاره فرمود و چیزی در گوشش نجوا کرد... اطراف مرد پر بود از مردمی که کنجکاو و منتظر، ماجرا را دنبال می‌کردند. حرف هایش به میانه رسیده بود که حضرت علی اکبر علیه السلام از در مسجد وارد شد. همین که نگاه مرد به او افتاد بیهوش شد... امام حسین علیه‌السلام دستور دادند آب به صورتش پاشیدند تا به هوش آمد. بعد رو به او کردند و فرموند: *آیا پسرم علی شبیه به جدم رسول الله است*؟" آن مرد گفت: *آری، به خدا قسم بسیار شبیه به پیامبر است.*" امام خواب او را تصدیق کردند و مرد پس از آن مسلمان شد... جوانان بنی هاشم؛ به نقل از شفاء الصدور، ج ۲ *میلادش خجسته باد*