برای محب فرقی نمی کند عید باشد یا عزا،کوچکترین بهانه او را یاد محبوبش می اندازد سوره صافات آیه 107 را که می خوانی وقتی خدای بزرگ می گوید و *فدیناه بذبح عظیم* (و ما قربانی بزرگی را فدای او ساختیم) نه یاد ابراهیم میفتی، نه یاد اسماعیل نه یاد قربانی کردن آن قوچ توسط ابراهیم. اگر محب باشی آن لحظه ای را به یاد می آوری که حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر سر جنازه ی برادرش حسین در عین سربلندی می گوید: *اللهم تقبل منّا هذا القربان* *خدایا این قربانی را از ما قبول کن* یا نه اگر تاریخ خوانده باشی دلت می رود آن جا که: روزي حضرت امام سجاد علیه السلام از بازار مدينه عبور مي‏کرد؛ ديد قصابی گوسفندي را می کشاند تا آن را در کشتارگاه، ذبح نمايد. به او فرمود: آيا اين گوسفند را آب داده‏ اي؟ قصاب پاسخ داد: ما قصاب ها تا آب به گوسفند ندهيم، او را ذبح نمی کنيم. امام سجاد عليه‏ السلام گريه کرد، و با صداي بلند و گريان گفت: ای داد و بي‏داد! بر مصائب تو اي اباعبدالله! *گوسفند بدون نوشاندن آب ذبح نشود ولي با اينکه تو پسر رسول خدا صلي الله عليه و آله بودي با لب تشنه سر از بدنت جدا کردند.*😭😭 یا نه اگر خیلی اهل روضه باشی یاد آن حرفی میفتی که امام رضا علیه السلام به ریان ابن شبیب گفت: یابن الشبیب! ان کنت ‏باکیا لشى‏ء فابک للحسین فانه ذبح کما یذبح الکبش *اى پسر شبیب، اگر بر چیزى گریه می کنى، بر حسین بن على گریه کن که او را چون‏...... سر بریدند*😭😭 و من نمی خواهم بگویم کلمه کبش به فارسی چه میشود و جای آن چند نقطه گذاشتم....😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین *صلی الله علیک یا مظلوم،یا عطشان،یا اباعبدالله الحسین علیه السلام*