امروز برادرم رفت سربازی، همه ناراحتن و بغض دارن.... هر کس یه حرفی میزنه.... یکی نگرانه غذا چی میخواد بخوره ! یکی میگه تنهاموند و رفیقی نداره! یکی میگه جاش خوبه یا بد! یکی میگه بهش میخوان سخت بگیرن یا نه! یهو دلم گرفت... 💔 یه لحظه دلم لرزید و یاد مادری افتادم که سالهاست پسرش غریبانه، طرید و رانده شده ست 😭 به قربان دل بیقرارت یا حضرت فاطمه ی زهرا به قربان دل بیقرارت یا حضرت نرجس خاتون😭😭😭 الهی به حق مادرسادات، به حق دل بیقرارش، به حق لحظه ای که پشت در فرزندش حضرت مهدی رو صدا زد 💚😭