🎧
#داستان_صوتی { سیاحت غرب }
♦️ من اصلا راضی نیستم که او همراهم باشد! چرا که به شدت از او می ترسم...
♦️ گفتم: اگر به دوراهی برسیم،راه منزل را میدانی؟
♦️ گفت:نمی دانم !!
♦️ گفتم: من تشنه ام،در این نزدیکی ها آب هست؟
♦️ گفت:نمی دانم!!
♦️ گفتم:پس چه میدانی که همراه من شده ای؟؟!!
♦️ گفت:همینقدر میدانم که چون سایه ی تو از اول عمرت همراهت بوده ام و از تو جدایی ندارم!...مگر خدا کمکت کند که از دست من خلاص شوی !!...
{ گیر عجب دشمن آشکاری افتادم؟؟! !...}
♦️ کاری از گروه رسانه ای صدای میقات
#سیاحت_غرب
🕊🌸
@emamamm 🌸🕊