جنبش مردمی اصلاحات انقلابی
🔅🕊 💢مردی که باشمشیر، تیربارچی عراقی را قیمه قیمه کرد. 🦋#شهید عبدالرزاق علی شیری 🇮🇷جنبش مردمی اصلا
🔅🕊 ❇️مردی که باشمشیر تیربارچی عراقی را قیمه قیمه کرد. 🔸صاحب این عکس شهید عبدالرزاق علی شیری است. او در سال 41 در کرج متولد شد . 🔹وی در طفولیت به علت تب شدید از ناحیه پای چپ فلج گردید. هر چند بهبودی پیدا کرد اما لنگیدن پای چپ همیشه با او بود. عبدالرزاق، معلولیت را محدودیت نمی دید و با تلاش فراوان قهرمان رشته ورزشی جودوی محل زادگاهش شد. 🔸 عبدالرزاق سال 60 در حالی که 20 بهار از عمرش گذشته بود پا به جبهه گذاشت. معمولا توی جبهه آن‌هایی که ناتوان بودند در واحدهای پشتیبانی مثل تدارکات، آشپزخانه، دژبانی و... به کار گرفته میشدند. اما او از اول وارد واحدهای رزمی شد و به عنوان یک رزمنده اسلحه به دست میگرفت و به مصاف دشمن می رفت. 🔹سال 61 و در عملیات مسلم در حالی که رزمنده لشگر27 محمد رسول الله بود در بمباران هوایی مقر گردان‌ها در سومار بر اثر اصابت ترکش دست چپش از کتف جدا شد و به پشت جبهه برگشت. همه میگفتند عبدالرزاق حالا حالاها به جبهه برنمیگردد اما 15 روز بعد با آستین خالی توی دوکوهه با یک شمشیر بر کمر روئیت شد!! او ول کن نبود و کسی هم جرات این را نداشت که در عملیات از او استفاده نکند. کسی باورش نمیشد که عبدالرزاق هنوز میتواند سینه به سینه دوشکا برود و با نارنجک خاموشش کند. 🔸او رزمنده گردان حنظله بود. این دلاوری و جگرداری در عملیات والفجر یک کار دستش داد. در حالی که 3 ماه بیشتر از قطع دست چپش نمیگذشت تیر دشمن به گردنش اصابت کرد و باز مجروح شد. 🔹بعضی رزمنده ها با یک بار اعزام و یا با یکبار مجروحیت به جبهه بر نمی گشتند اما عبدالرزاق دوباره امد و این بار در مقر قلاجه همه را حیرت زده کرد. در مراسم صبحگاهِ اردوگاه قلاجه قبل از عملیات والفجر4 عبدالرزاق با آستین خالی و قداره به کمر، در حالی که پرچم سرخی به دست داشت ظاهر میشد و خودش کمپوت روحیه بود. باز این رزمنده شمشیر به کمر در عملیات والفجر4 بر اثر اصابت ترکش به شدت مجروح شد. او میگفت انقدر جبهه میروم تا در راه وطنم شهید شوم و باز به جبهه بازگشت و تخریبچی لشگر27 حضرت رسول شد و باز عملیات... 🔸دی‌ماه 64 ازدواج کرد و بهمن ماه باز به جبهه برگشت. و باز اسلحه به دست و شمشیر به کمر و این بار با گردان علی اصغر به فرماندهی شهید حسین اسکندرلو خط شکن شد. هدف ضربه زدن به دشمن در جزیره ام الرصاص در آن سوی اروندرود بود. کار طاقت فرسایی بود و احتمال درگیری تن به تن با دشمن میرفت. امکان داشت که این بار شمشیر او به کار آید.حمله به جزیره ام الرصاص در روبروی خرمشهر برای فریب دشمن بود تا سایر یگان‌ها بتوانند وارد فاو شوند و حماسه والفجر8 رقم بخورد. جزیره ام الرصاص بعد از سه روز تخلیه شد و ماموریت جدید گردان علی اصغر حمله به دشمن و دفع پاتک در فاو و اطراف کارخانه نمک بود. باز عبدالرزاق "شمشیر بند" میدان دار معرکه شد. تیربار چهارلول دشمن امان همه را بریده بود. وقتی روی خاکریز قفل میشد مثل موریانه خاکریز را کوتاه میکرد و تلفات میگرفت. عبدالرزاق دست به کار شد. برای رسیدن به تیربار دشمن باید از باتلاقی که بین ما و دشمن بود میگذشت و رد شدن از این همه گل و لای به این راحتی نبود و دشمن کاملا روی مواضع ما دید تیر داشت اما عبدالرزاق ول کن نبود. نارنجک به کمر و شمشیر به دست حرکت کرد و دقایقی بعد تیربار دشمن خاموش شد و عبدالرزاق هم افتاد. کسی نفهمید چه شد اما همه میگفتند این بار شمشیر به کار آمد و بر سر زبان‌ها افتاد که عبدالرزاق علی شیری تیربارچی بعثی را با شمشیر قیمه قیمه کرد. 🔹روز اول اسفند 64 روحش پر کشید و پیکرش در فاو ماند و بعد از 13 سال به وطن باز گشت و در گلزارشهدای امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شد. 🇮🇷جنبش مردمی اصلاحات انقلابی @eslahatenghelabi_ir