sheikh mahdi mahjuri emamjamaeat eslamabad: بسم الله الرحمن الرحیم ✍مهدی مهجور ماکشندگان واقعه تلخ و دل سوز عاشورا ، را مورد لعن و نفرین قرار میدهیم و آن ها را مسبب این جنایت می دانیم ولی از بسترسازان، هموار کنندگان این جلادان و مستکبران تاریخ سخنی نمی گوییم حال،آنکه بیشتر باید مورد ملامت و سرزنش قرار گیرد بسترسازان و هموار کنندگان این واقعه هستند اینها باید مورد غضب قرار گیرند که چرا بستری برای استکبار، استثمار، استحمار مهیا کرده اند مگر مردم آن روزگار حسین را نمی شناخته اند مگر نمی دانستندکه او پسر پیامبر آل الله است مگر مردم آن روزگار فاطمه و علی را نمی شناختند چه شد که مردم آن روزگار چشمها را بر همه شناخت هایی که داشتندبستندجامعه به چه دردی و آفتی مبتلا شدند که حاضر شدند پسر پیامبر را قربانی کنند به نظر می آید مردم آن روزگار دچار آفت بزرگی یعنی نفاق اجتماعی شدند امام را می شناختند و می دانستند او چه شخصیتی است ولی دچار آفت نفاق اجتماعی شدندامام از فرزدق سوال فرمودند: از کوفه چه خبر؟ فرزدق جواب دادقلوب معکم سیوف علیکم آنها قلب هایشان با شماست ولی شمشیرها بر علیه شما هست شاخصه‌های نفاق اجتماعی ۱ . منفعت طلبی در این جامعه هر کس به دنبال منافع خودش است هر کس به دنبال این است که بیشتر ببرد و بیشتر سود عایدش شود دنبال کسی می رود که منافع او را تامین کند نه اینکه به او اعتماد دارد بلکه او تأمین کننده منافع او است و هرحرکت باهر نسیمی تغییر مسیر می‌دهد شاخص وفاداری او منافع فردی آنها است ایثار گذشت کردن در آن معنا ندارد جامعه کوفه را در نظر بگیریم روزی در کنار مسلم بن عقیل جمع شدند روزی دیگر اطراف او را خلوت کردند، جمع شدن اطراف مسلم، نفعشان بود خلوت کردن هم سودشان، زیر اعلم کسی سینه میزنند که منافع او و خانواده‌اش را تامین کند سر سفره ای می‌نشینند که زندگی آنها را آباد کند. منافع حزبی، جناحی در اولویت قرار دارد، از دین تا جایی دم می زنندکه منافع آنها را تامین کند،، دین ابزاری هست برای نفع، در این جامعه نفاق زده است، که امام فریاد بر می آورد(الناس عبید الدنیا الدین لعق السنتهم یحوطونه مادرت معایشهم فاذا محصوابالبلا قل الدیانون) ۲.چاپلوسی وتملق تمجیدهای توخالی وغیر واقعی، ثناگویی بی مورد و مدح های مبالغه آمیز، رونق می گیرد،چاپلوس درصدر ومسند قدرت، نخبگان، اندیشمندان در این جامعه حذف می شوند. ۳.دراین جامعه مردم حرف جدی خودشان را نمی زنند، هرحرف جدی را پنهان در خفی می زنند، ظاهر آنها حقیقت و واقعیت نیست. ۴.در این جامعه اعتماد رخت بربسته ، هیچ کس به کسی اعتماد ندارد،ناراستی وبی صداقتی موج می زند ۵.دزد راهزن، اختلاس گر، فرصت طلب، انسان های زرنگ و تیز معرفی می شود، انسان های صادق و صالح آدم های ساده لوح ۶.انسان های بی سواد به عنوان عالم، فهیم جلوه داده می شود، انسان های عالم و فرهیخته، بی هنر و بی سوادمعرفی می شود. ۷.شک وتردید جامعه همیشه در شک و تردیداست، شاید در ظاهرقرص محکم سخن بگویندوخود را حق جلوه دهند اما در دل گرفتاراضطراب و آشفتگی و ازثبات و آرامش محروم هستند. ۸.اسیر توهمات در این جامعه نفاق زده، جامعه فکر می کنند خدا را عبادت می کنند ودر مسیر ایمان گام بر می دارند، ولی شیطان را عبادت می کنند. ۹.زهد فروشی دراین جامعه زهد فروشی بازار گرمی دارد ۱۰.دروغ قسم مکررو موکد ودر این حال دروغ، یکی از عادت های زشت جامعه نفاق زده است. آری امام حسین علیه السلام در این جامعه نفاق قیام کرد، تا چهره بزگ کرده ریا و نفاق را کنار بزند، وسیمای واقعی را به همه در طول تاریخ نشان دهد.