عطر حاج قاسم در بیروت
امروز صب وقتی بیروت از خواب بیدار شد، بوی حاج قاسم در تمام لبنان پیچیده بود.
نیمه دیگر سردار، سرزده از آسمان سر رسیده بود که به صهیونیست ها حالی کند لبنان تنها نیست .
کاپیتان در برابر چشم های هیز رادار های دشمن در حالی که چند متر آن طرفتر ضاحیه را بمباران میکردند، خودش هواپیما را هدایت کرد و در کانون خطر فرود آمد تا خودرا به خرابه های بقاع برساند.
فرمانده، مثل اینکه دلش برای جنگ تنگ شده است. با شناختی که از او دارم یقین دارم که چقدر دلش میخواست کت و شلوار شیک ریاست مجلس را در بیاورد و لباس فرم سبز سپاه را بر تن کن و به خط بزند.
همون حاج باقری که بقول سعید سهیلی ، در شب عملیات که گلوله ها ویژ ویژ از کنار گوشش رد میشدند، راس راس راه میرفت و به نیرو هاش میگفت: چرا مِتِرسِین، وَخِن را بیفتِن.
حاج باقر امروز رفته تفریح، تو سواحل سرخ بیروت. تفریح رفقای حاج قاسم تو خط مقدمه.
وقتی رفته بودم پیش سید شهید، نماز که میخواند، در قنوت نماز چنان آرزوی شهادت میکرد که من احساس خطر کردم. بعد از نماز به سید گفتم شما رو به خدا دیگه از خدا آرزوی شهادت نکنید اردوی خامنه ای به شما نیاز داره. سید گفت منم عین همین جمله شمارو به حاج قاسم گفتم. اونی که جونش در خطره حاج قاسمه. خیلی از حاج قاسم شاکی بود که اصلا به تذکرات امنیتی توجه نمیکنه. میره چند قدمی سربازای اسراییل. تو که با قالیباف رفیقی برو از قول من بهش بگو به دوستش حاج قاسم بگه اینقدر بی گدار به خط نزنه. هر بار میاد تا میره خط بر میگرده من نصفه جان میشم.
حالا همون حاج باقر رفته خودش بی گدار به خط زده. نه سید هست که براش نصفه جون بشه نه حاج قاسم که بهش تشر بزنه.
نمیدونم وقتی رسیده در محل شهادت سید شهید نصرالله و سردار شهید نیلفروشان چه حالی داشته اما میدونم که با هر دوتاشون حرف زده . به سید گفته : سید اومدم دیدنت. ولی میگن تو رفتی پیش حاج قاسم، نمیشه منم ببرید جمع مون تو بهشت جور بشه.
خلاصه حاج باقر کاری کردی کارستون. کاری از جنس کارای حاج قاسم. از جنس کارای احمد کاظمی، از جنس کارای ابوالفضل رفیعی، از جنس کارای عبدالحسین برونسی، از جنس کارای ولی الله چراغچی و محمود کاوه و بابا نظر وووو
هیچوقت ضاحیه خاطره حضور سرزده ترا از یاد نخواهد برد، عطر حضور تو در کوچه های لبنان خواهد ماند.
مطمئنم حاج قاسم داره در مورد تو با امام حسین حرف میزنه و من بیش از همیشه نگران آنم که تو هم مدال شهادت بگیری و به برادران شهیدت بپیوندی.
خدات در همه حال از بلا نگهدارد
برادرت، سید عبدالله حسینی
حاج باقر بوی کاظم میدهی
بوی رضوان مقاوم میدهی
بوی سنگر های تیپ بیست و یک
بوی دزفول مقاوم میدهی
بوی یک جان بر کف تخریب چی
بوی غواصان صائم میدهی
بوی بابایی و دوران دلیر
آن عقابان مهاجم میدهی
بوی یحیی بوی سید بوی ضیف
بوی غزه بوی هاشم میدهی
بوی مجنون بوی فکه بوی فاو
بوی جنگلهای جاسم میدهی
جان دیگر داده ای بیروت را
بوی سرخ حاج قاسم میدهی