💢
یک شهرْ تنهایی که یوسف میشود
گزیدهای از مصاحبهی پرستار غزهای:
🔸ما بسیار شکستیم. ما وقتی شکستهایم نمیتوانیم خارج شویم و به مردم نشان دهیم که شکستهایم. وقتی خودت در خط مقدم ایستادهای و در حال کار گوشهای گریه میکنی...
🔹مواردی پیش آمد که ما قبل از جنگ نه در کتابها آن را آموخته بودیم و نه در برنامههای آموزشی پیدا میشد. ما سوختگی درجه ۱ و ۲ و ۳ و ۴ دیده بودیم اما این درجه ۱۰ سوختگی هم نبود. تو فقط آدمی را نمیدیدی که از بیرون سوخته، آدمی را میدیدی که از داخل هم سوخته. تو اعضای بدنی را میبینی که بیرون آمده، اعضایی که مگر در اتاق عمل آنها را نمیدیدیم. بعد از بمباران در بیمارستان یا در خیابانها دل و رودهی مردم را میبینی که بیرون آمده. پاهای قطع شده میبینی و بدنهای تکه تکه را با دستت لمس میکنی.
🔸
ما نه بعنوان فرد بلکه به عنوان «شهر» احساس تنهایی میکردیم. احساس تنهایی و رها شدگی و ذلت کردیم چون خودمان را در سختترین تصویرها نشان دادیم. هیچکس دوست ندارد خودش را در یک تصویر بدی نشان دهد. (به طور معمول) ما وقتی یک عکسی میگیرم میگوییم «حذفش کن. یه عکس دیگه بگیر». (اما) ما به مردم تصویرمان را نشان دادیم در حالیکه گریه میکردیم، غرق خون بودیم، بدنهای تکهتکه مان روی زمین بود. سرهای قطع شده را، بدن های سوخته را به جهان نشان دادیم.
🔹
ما از ادامهی حرف زدن منصرف شدیم. ۹ ماه است است حرف میزنیم و می گوییم مردم با مرگ دست و پنجه نرم میکنند. بمبها، موشکها ، محاصره، گرسنگی... گرسنگیای که غزه کشید در جنگهای جهانی پیش نیامد.
🔸سیلی از مردم بیرون می آیند (هجرت میکنند) و انگار از درون کسی هست که تو را می بلعد، روحت را و وجودت را و کشورت را می گیرد.
🔹
روزی خواهد آمد که غزه بلند مرتبه خواهد شد و فلسطین «همه» میشود. داستان حضرت یوسف و برادرانش که به او خیانت کردند و به پدرشان دروغ گفتند و گفتند گرگ او را خورده و او را در چاه انداختند. این اتفاقیست که در غزه در حال رخ دادن است اما پروردگار ما در نهایت برای یوسف بزرگی مصر را خواست. غزه هم این چنین خواهد بود. غزه و به طور مشخص فلسطین چیزی میشود که هیچکس انتظارش را ندارد و به خیال کسی هم خطور نمیکند.
#غزه #مقاومت #فلسطین
#خیال #قرآن #مصیبت #شهر
@Esrar3