°
«علی بن ابی طالب شمشیر خواست
تا کودک دو نیم کند. مادر فریاد به تمامی زد که پاره ی تن بریده نمی خواهم؛ گذاشتم و گذشتم و رفتم.
و صاحب ذوالفقار بود که مادر از مدعی جدا کرد»
معتز و احمد و دیگران برای کفزنانِ مقاومت و شهادت نوشته اند.
حالا خبرنگاران به سکوت خیره مانده اند و در این جستجو لنز دوربین شان زوم جنایتی مزمن شده؛ «چشم تماشاچی».
ما نیستیم و اصرار بر بودن، فضاحتی دوچندان است.
ما نیستیم و تأکید بر بودن، قساوتی گرانبار است.
که اگر بودیم شعر و قصهی شهادت نمی بافتیم.
که اگر بودیم در رثای استواری جمله نمی ساختیم.
که اگر بودیم انسان را بریده بریده نمی خواستیم (و به قول معتز استواری مان را دوست دارید و ضعف مان را خوش نمی دارید).
که اگر بودیم برای گرم شدن و اثبات ادعای مقدس این دل لاکردار رضایت نمی دادیم و دست مان را از دست قداست ها بیرون می کشیدیم تا ما دق کنیم و آدم بماند و چشم تماشاچی برود.
که اگر بودیم، نه! اصلا اگر علی بود..
اگر علی بود...
اگر علی...
#شخص
#اصرار
@Esrar3