🔹 ادامه توجیهات بدون مشتری برای ناکارآمدی اصلاحطلبان
روزنامه ایران ارگان دولت به نقل از عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «از آنجا که اختیارات و توان مجلس بشدت کاهش پیدا کرده بیشتر توجهات به انتخابات ریاست جمهوری 1400 است. این موضوع را میتوان از دو منظر مورد تحلیل و تفسیر قرار داد، نخست اینکه، انتخابات مجلس بیمعنی شده زیرا این نگاه وجود دارد که نمایندگان مجلس و عملکردشان برآیند آنچه در جامعه حادث میشود یا مورد نیاز و مطالبه مردم است، نیست... واقعیت این است که اختیارات مجلس و توانش بشدت کاهش پیدا کرده که این را میتوان ناشی از فیلترهای ناکارآمدکننده و سخت و گستردهای دانست که نامزدهای انتخاباتی از آن عبور میکنند تا نماینده شوند بنابراین و در مجموع مجلسهای اخیر نسبت به اول انقلاب بشدت ضعیف و ضعیفتر شدهاند و از این روست که انتخابات مجلس مسئله اصلی مردم نیست که البته این مسئله ناهنجاری سیاسی خطرناکی است چرا که مطابق قانون، مجلس بسیار مهمتر از هر نهاد دیگری است ولی امروز به نهادی دستچندم تبدیل شده. مجلس هم از حیث کیفیت نامزدهایی که تأیید میشوند تا مردم انتخاب کنند».
گفتنی است هرگاه طبل ناکارآمدی اصلاحطلبان به زمین میافتد، اتوپیایی از نیروهای ردصلاحیت شدهشان میسازند و به بهانه نظارت استصوابی، مخالفتها با شورای نگهبان را علم میکنند و مدعی میشوند که این ناکارآمدان به علت دست بسته ما در مقابل تیغ نظارت استصوابی انتخاب شدند، وگرنه ژنرالهای اصلاحات از صدر تا ذیل کارآمدند! نگاهی به عملکرد جریان اصلاحات در شورای شهر، اعتبار این ادعا را عیارسنجی میکند. فارغ از شورای شهر اول تهران -که ژنرالهای ادعایی اصلاحطلبان از سعید حجاریان تا عبدالله نوری به عضویت این شورا درآمدند و درنهایت عملکردشان به انحلال شورا منجر شد، کارنامه شورای شهر پنجم اصلاحطلبان هم پیش روی شهروندان است، 3 شهردار در طول 2 سال و تغییر نام چند معبر و خیابان.
چندی پیش، صادق زیباکلام نیز در نامهای به خاتمی، کاهش قابل توجه محبوبیت اصلاحطلبان را غیرقابل انکار و «بیهویتی» را محصول عملکرد تصمیمگیران این جریان عنوان کرد و نوشت: «واقعیت تلخ آن است که اصلاحطلبی خلاصه شده در مشتی شعارهای زیبا و کلی... بعد از گذشت ۲۰ سال ما هنوز نتوانستهایم یک هویت مشخص ترقیخواهانه برای خودمان خلقنماییم. خواستههای مشخص اصلاحطلبان که آنها را در جایگاه یک جریان دموکراتیک و ترقیخواه قرار میدهد، کدام هستند؟ بیهویتی جریان اصلاحات را نه میتوانیم بر گردن اصولگرایان بیافکنیم، نه روحانی، نه شورای نگهبان و نه نظارت استصوابی.»
استکبار ستیزان