دباغ به علت گذراندن دورههای آموزشی مختلف نظامی و رزمی که در خارج از ایران دیده بود و دوستان انقلابی هم که بر این سابقه واقف بودند از وی برای حضور در برخی از این جلسات دعوت میکردند آن هم جلساتی سنگین با مباحثی پیچیده. سرانجام پس از ساعتها جلسه و مذاکره در دوم اردیبهشت سال ۵۸ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل و اساسنامه مختصری برای آن نوشته شد.
اولین فرمانده زن سپاه پاسداران چه کسی بود؟
در این برهه زمانی سپاه با اینکه سازمانی نوپا و متشکل از جوانان انقلابی بود، فعالیتهای خوبی در دفاع از انقلاب و مقابله با ناامنیها از خود نشان میدهد، از جمله مقابله با توطئههای تجزیهطلبانه و ضد انقلاب در خوزستان و کردستان و مقابله با عوامل نفوذی در دستگاهها و نهادهای انقلابی و کشور. اقدامات سپاه تا حدی چشمگیر بود که حضرت امام در ۲۹ مرداد سال ۵۸ زمانی که عدهای از اعضای شورای فرماندهی سپاه برای ارائه گزارش به حضرت امام به شهر قم میروند، امام خمینی در تجلیل از اقدامات پاسداران میفرمایند: «من از سپاه راضی هستم و به هیچ وجه نظرم از شما برنمیگردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی میدارم. چشم من به شماست. شما هیچ سابقهای جز سابقه اسلامی ندارید. سلام مرا به همه برسانید. من از همه شما متشکرم. من به همه دعا میکنم.»
طاهره دباغ در خاطرات خود بیان میکند: «پس از مدتی طی حکمی به من مأموریت داده شد همراه لاهوتی نماینده امام در سپاه پاسداران، مرحوم سماوات و محمدزاده برای تشکیل سپاه غرب کشور اقدام کنیم.
پس از دریافت حکم ما چهار نفر به کرمانشاه رفتیم و باید با لحاظ کردن اوضاع و شرایط سیاسی آن جا پنج نفر را برای شورای سپاه انتخاب میکردیم. برای این کار تحقیقاتی پنهانی از منابع مختلف بهره میگرفتیم. بعد از انتخاب باید در مرحله بعد به بحث و گفتوگوی عقیدتی و ایدئولوژی مینشستند و پس از تأیید هر چهار نفر ما به عنوان عضو شورای مرکزی سپاه منطقه مربوط معرفی میشدند».
بعد از استقرار سپاه در پاوه و ایلام باید برای همدان اقدام میشد آن هم حسابشدهتر، زیرا سپاه همدان تقریبا مرکزیت سپاه غرب کشور بود و سپاه شهرهای کردستان، کرمانشاه و ایلام زیر نظر این سپاه بودند. آیتالله مدنی به من گفت که فعلا خود شما مسؤلیت سپاه همدان را به عهده بگیر، تا بعد ببینیم چه میشود و آقای منصوری به عنوان فرمانده کل سپاه نیز موافقت کرد و من مسئولیتی سنگین را به عهده گرفتم.
اولین فرمانده زن سپاه پاسداران چه کسی بود؟
پس از تصدی فرماندهی سپاه همدان، برنامهریزیها شروع و جلسات متعددی برگزار شد و تعدادی از برادران حدود ۷۰ نفر جذب سپاه شدند و به هر یک مسؤولیتی داده شد و این برادران حزباللهی پرشور و گرم از افراد انقلابی همدان بودند که هر آنچه داشتند در طبق اخلاص نهاده و به کمک انقلاب آمدند. یکی از کسانی که در همان نخستین روزها وارد سپاه شد شهید سماوات بود که در بازار مغازه کمدسازی داشت که مغازه را به شاگردانش سپرده بود و در خدمت سپاه بود و تا روز آخر یک ریال از سپاه حقوق نگرفت.
غرب کشور یکی از محلهای مناسب برای فعالیت ضدانقلابها بود و طاهره دباغ در شرایطی فرمانده سپاه همدان شد که ضد انقلاب و گروهکهای مختلف به ترور و... میپرداختند و امنیت زیادی وجود نداشت. از این روز در گوشه گوشه شهر، حومه و اطراف آن پاسگاههای موقتی و پایگاههایی را ایجاد کرد تا تردد و آمدوشدها در راهها، گریزگاهها و گلوگاهها کنترل شود. در اوایل کار به خاطر حساسیت و بیثباتی شهر بیشتر شبها پاسها و بازرسیها را خودش انجام میداد. در خاطراتش گفته «گاهی اوقات تا اذان صبح بیدار بودم و شخصا به محلهای برادران از پاسگاه تهران- همدان تا پاسگاه همدان کرمانشاه سرکشی میکردم و دستورات لازم را میدادم و بعضی اوقات سه بار از این طرف شهر به آن طرف شهر میرفتم.»
استکبار ستیزان 👇