کاهش قدرت نرم
یکی از بزرگترین تأثیرات دوران رکود اقتصادی بزرگ، اثراتی بود که روی ادراکهای عمومی در جهان از قدرت نرم آمریکا ایجاد کرد. همانطور که «مارتین ولف»، روزنامهنگار و تحلیلگر ارشد روزنامه فایننشالتایمز عنوان میکند فروپاشی نظام مالی آمریکا به منزله «پایانی ذلتبار برای نظام تکقطبی در دنیا» بود.
مارتین ژاک، تحلیلگر مسائل بینالمللی هم میگوید این واقعیت که نظام مالی تحت سلطه آمریکا به دلیل بحرانی که در خود آمریکا ایجاد شده بود دچار تشویش شد حیثیت و قدرت این کشور را لکهدار کرد و این ادعاهای جهان غرب مبنی بر اینکه اقتصاد بازار آزاد، دموکراسی و جهانی شدن تنها مسیرهای تحقق توسعه سیاسی و اقتصادی هستند را به شدت بیاعتبار کرد.
«جورف نای»، نظریهپرداز مقوله قدرت نرم، در مقالهای در پایگاه «Project Syndicate» اذعان کرده که قدرت نرم آمریکا با افول قابل توجهی مواجه شده است. گفته میشود تنها 30 درصد از افراد 134 کشور که در نظرسنجی گالوپ شرکت کردهاند گفتهاند که نظر مطلوبی نسبت به ایالات متحده آمریکا دارند.
«ویلیام بنت»، نظریهپرداز سیاسی در آمریکا، سقوط مسائل فرهنگی در آمریکا را از جمله عوامل دخیل در قدرت نرم این کشور دانسته است. آمارها نشان میدهد، نرخ مرگ و میر مادران در آمریکا از اواخر دهه 1980 بیش از دو برابر شده است. ویلیام بنت در یک پژوهش تحقیقی در سال 1993 به بررسی شاخصهای اخلاقی، اجتماعی و رفتاری جامعه مدرن آمریکا پرداخت و به این نتیجه رسید که وضعیت فرهنگی آمریکا نسبت به 30 سال پیش دچار افت شده است. شاخصهای این تحقیق نشان میداد جرائم خشونتبار در آمریکا 6 برابر، تولد نوازدان نامشروع 5 برابر، نرخ طلاق 5 برابر، نرخ زندگی کودکان در خانههای تکوالدی 4 برابر و نرخ خودکشی نوجوانان 3 برابر شدهاند. او در یک تحقیق دیگر در سال 2015 نشان داد نزدیک به نیمی از کودکان از مادری که ازدواج نکرده متولد شده است.
مجموعه این عوامل موجب شدهاند قدرت نرمی که آمریکا و جهان غرب بعد از پایان جنگ جهانی دوم از آن برخوردار شده بود وارد سراشیبی سقوط شود.
استکبار ستیزان۷