ضرورت طراحي مكانيزم راستيآزمايي
آمريكا با كدام هدف ايران را تحريم كرده است؟
آيا هدف تحريمها غير از فشار بر مردم براي سرنگوني جمهوري اسلامي به عنوان مانع اصلي چپاول ايران و منطقه توسط آمريكاست؟
سوال بعدي اينكه آمريكا چرا از جريان ليبرال در ايران حمايت ميكند؟ آيا غير از اين است كه اينها را براي تضعيف مولفههاي قدرت ايران مستعدتر ميداند؟
اگر اين گزاره را بپذيريم كه علت تمايل آمريكا به روي كارآمدن جريان ليبرال در ايران، فراهم شدن فضايي مساعدتر براي تضعيف جمهوري اسلامي است، اين واقعيت با لغو تحريمهاي ايران براي اثرگذاري روي انتخابات ۱۴۰۰ در تناقض است.
از ديگر سو، آمريكا به درستي ميداند كه آنچه بهدنبالش است، يعني تضعيف قدرت موشكي و اقتدار منطقهاي ايران براي وارد آوردن ضربات بعدي، در چارچوب اختيارات رئيسجمهور نيست كه بخواهد با ارائه امتيازهايي، به نوعي براي اخذ امتيازهاي بزرگتر سرمايهگذاري كند.
آنچه ميماند، اداي امتيازگيري از جانب ليبرالهاي ايراني و حمايتهاي رسانهاي از اين جريان از جانب غربيهاست.
حمايت رسانهاي- تبليغاتي آمريكا و شركاي اروپايي آن از روي كارآمدن يك جريان مطلوب در ايران، هزينهاي براي غرب ندارد، اما در قضيه برجام روشن شد كه
1- اين جريان ميتواند يك اهرم فشار بر حاكميت براي امتيازدهي به غرب باشد،
2- از آنجائيكه اين جماعت براي حل مسائل ايران مسيري جز امتيازدهي به غرب نميشناسد، ميتواند به جاي شكوفاسازي توانمندي داخلي، اقتصاد ايران را معطل مذاكره و رفع تحريم نگه دارد و در نتيجه فشار بر مردم ايران تشديد شود.
ليبرالها اما در اين سو، همسو با راهبرد تبليغاتي غرب، اداي اميتازگيري در ميآورند تا از ايننمايش در انتخابات سود ببرند. تعابيري خلاف واقع نظير "توبه آمريكا" را بايد در اين چارچوب ديد.
سخن آخر اينكه راهبرد جريان انقلابي، نبايد چيزي جز "لغو راستيآزماييشدهي تحريمها" باشد. هرگونه كوتاه آمدن از اين راهبرد، كمك به شوي تبليغاتي مشترك آمريكا-ليبرالها براي پيروزي اين طيف در انتخابات ۱۴۰۰ است. از مجلس شوراي اسلامي انتظار ميرود در اسرع وقت مكانيسمي معقول براي راستيآزمايي لغو تحريمها طراحي نمايد. تصويب يك طرح و شاخصگذاري براي راستيآزمايي لغو تحريمها(مشخصا تجارت اقلام تحريمي در حداقل ارقام تعيين شده) ميتواند در اين زمينه راهگشا باشد.
استکبار ستیزان