استکبار ستیزان
برجام و دیگر هیچ... حسن روحانی پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری در سال ۹۲، تمام تمرکز خود را بر وزارت امور خارجه و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای گذاشت تا‌ترکیب وزارت امور خارجه و مذاکره‌کنندگان هسته‌ای را به‌گونه‌ای بچیند که همسو باهم و در مسیر حل مسئله هسته‌ای کشورمان حرکت کنند. بعد از آغاز دوران کاری دولت، رئیس‌جمهور مدعی بود که بهترین و کارکشته‌ترین تیم را برای اداره وزارت امور خارجه گماشته و از آنها به‌عنوان «سربازان خط مقدم دیپلماسی» نام برد و‌ترکیب تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای را نشانه اراده قاطع ایران برای تعامل با دنیا دانست. حتی برای برجام ایدئولوژی‌سازی توسط روحانی و حامیان اصلاح‌طلب دولت شکل گرفت. از تحریف صلح حدیبیه و صلح امام حسن(ع) گرفته تا مذاکره امام حسین(ع) در روز عاشورا از جمله این موارد بود. اما برخلاف تمام تعاریف و تمجیدهای حسن روحانی در این خصوص که گاهی اغراق‌آمیز بود، عملکرد دستگاه دیپلماسی در طول هشت سال گذشته با انتقادات و مخالفت‌های بسیاری همراه بود. متأسفانه نگاه تک بعدی دستگاه سیاست خارجی در دوران دولت تدبیر و امید، سبب شد تا بسیاری از فرصت‌های مهم در حوزه روابط بین‌الملل و روابط خارجی از دست برود که آثار و زیان‌های بسیاری را متوجه منافع ملی کشورمان کرد. در دوره پیش از برجام، تمام ظرفیت و قابلیت‌های دستگاه دیپلماسی، صرف مذاکرات برجامی در قالب ۱+۵ شد. در این دوره دولت، مصرانه به دنبال امضای برجام بود و به تمام مخالفان و منتقدان برجام حمله کرد. رئیس‌جمهور و اعضای کابینه به خصوص وزیر امور خارجه، منتقدان برجام را «کاسبان تحریم» و «دلواپسان» نامیدند و همین مسئله سبب شد تا دولت گوش شنوایی برای شنیدن نکات منتقدان نداشته باشد. این در حالی بود که امروزه سخنان منتقدان برجام یکی پس از دیگری برای همگان روشن شده و دبه‌های آمریکایی و اروپایی نیز بر ملا گردیده است. عجله دولت در امضای برجام و تصویب فوری آن در مجلس شورای اسلامی قبل، فرصت را از کارشناسان داخلی برای تحلیل و بررسی بندهای برجام گرفت و به عقیده بسیاری از صاحب‌نظران به همین دلیل توافق هسته‌ای با ضعف‌های عمده‌ای مانند عدم تصویب آن در کنگره آمریکا و عدم تعیین غرامت خروج یا نقض تعهدات برای طرفین امضا‌کننده، مواجه است. متأسفانه کارشناسان وزارت امور خارجه و مذاکره‌کنندگان، چشمان خود را بر روی ضعف‌های برجام بسته نگاه داشته و همراه با دولت در هر محفلی که می‌نشستند، از یک طرف برجام را بهترین توافق و برد- برد معرفی کردند و از طرف دیگر، دولت تمام امورات کشور را به برجام گره زد و سال‌ها کشور را معطل این توافقنامه گذاشت و طوری وانمود کرد که اگر برجام امضا نشود و درهای تعامل با غرب گشوده نشود، مشکلات کشور حل‌شدنی نیست؛ غافل از اینکه سال‌های بعد همین ضعف‌ها، برجام را تقریباً به زمین زد و مشکلاتی را برای کشورمان فراهم کرد. در دوره پسابرجام، برخی از طرفداران دولت و جریان اصلاح‌طلب از محمدجواد ظریف به‌عنوان امیرکبیر زمان نام بردند. او که نقش کلیدی را در امضای برجام بازی کرد، نزد اصلاح‌طلبان به یک شخصیت محبوب تبدیل شد و حسن روحانی در انتخابات ۹۶ در حالی که مدعی بود تحریم‌های هسته‌ای را لغو کرده است، مجدد به مردم وعده داد که با کمک ظریف تحریم‌های دیگر هم لغو خواهد شد. دولت تدبیر و امید دل خود را به ورود شرکت‌های خودروسازی اروپایی به کشور، ورود چند فروند هواپیمای مسافربری و نیز ورود کالاهای ساخت اروپا دل خوش کرده بود، و این شواهد نشانگر این بود که علی‌رغم ادعای جهان دیدگی، فهم دقیقی از مناسبات جهانی ندارد؛ زیرا قرار بر این بود تا تغییر و تحولات مثبتی در ساختار وزارت امور خارجه شکل دهد، اما هیچ کدام از این شعارها عملیاتی نشد؛ چرا که وزارت خارجه به دلیل تمرکز بر برجام، فرصت عملیاتی کردن شعارها را به دست نیاورد. استکبار ستیزان 👇