💌جوانی با دوچرخه اش با پيرزنی برخورد ڪرد و به جاي اينڪه از او عذرخواهی ڪند و ڪمڪش ڪند تا از جايش بلندشود، شروع به خنديدن و مسخره ڪردن او نمود؛ 🌷🍃سپس راهش را ڪشيد و رفت! پيرزن صدايش زد و گفت: چيزی از تو افتاده است. جوان به سرعت برگشت وشروع به جستجونمود؛ پيرزن به او گفت: زياد نگرد؛ مروت و مردانگی ات به زمين افتاد و هرگز آن را نخواهی يافت.. 💌"زندگی اگر خالي از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هيچ ارزشی ندارد" 🌷🍃"زندگی حڪايت قديمي ڪوهستان است! صدا می ڪنی و مي شنوی؛پس به نيڪی صدا ڪن، تا به نيڪی به تو پاسخ دهند"