⭕️✅ تظاهرات گرگها ‌برای آزادی گوسفندان !*⭕️ 📔چوپان گله گوسفندان را به آغل برد و همه درهای آن را بست . چون گرگ‌های گرسنه سر رسیدند ، درها را بسته یافتند و از رسیدن به گوسفندان ناامید شدند . برگشتند تا نقشه ای برای آزادی گوسفندان از آغل پیدا کنند .❌ سرانجام گرگ‌ ها به این نتیجه رسیدند که راه چاره ، برپایی تظاهراتی جلوی خانه چوپان است که در آن ، آزادی گوسفندان را فریاد بزنند .❌ گرگ‌ها تظاهرات طولانی را برپا کردند و به دور آغل چرخیدند . چون گوسفندان فریاد گرگ‌ها را شنیدند که از آزادی و حقوق شان دفاع می‌کنند ، برانگیخته شدند و به آنها پیوستند . ❌ آنها شروع به انهدام دیوارها و درهای آغل با شاخهایشان کردند تا اینکه دیوارها شکسته شد و درها باز گردید و همگی آزاد شدند .❌ *گوسفندان به صحرا گریختند و گرگ‌ها پشت سرشان دویدند . چوپان صدا میزد و گاهی فریاد میکشید و گاهی عصایش را پرتاب می‌کرد تا بلکه جلویشان را بگیرد . اما هیچ فایده ای نه از فریاد و نه از عصا دستگیرش نشد .*❌ گرگ‌ها گوسفندان را در صحرایی بدون چوپان و نگهبان یافتند . آن شب ، شبی تاریک برای گوسفندان آزاد و رها بود و شبی اشتها آور برای گرگ‌های به کمین نشسته .❌ روز بعد چون چوپان به صحرایی که گوسفندان در آن آزادی خود را بدست آورده بودند رسید ، جز لاشه های پاره پاره و استخوان های به خون کشیده شده ، چیزی نیافت .*❌ 🌹 *این حکایت، حکایت آشنایی است.. حکایت آن عده ای از مردم ساده ای است که به دعوت و دام بدخواهان و شیپور آزادباش دشمن خود به خیابان میریزند!*