. كوتاه 🌷 اول 👈 تقاضای بازگشت ربیع بن خثیم، در منزلش قبری کنده بود و هرگاه قساوتی در قلب خود احساس می کرد، میان قبر می رفت، به پهلو می خوابید و ساعتی توقف می کرد، سپس می گفت: رَبِّ ارجِعُونِ لَعَلِّی اَعمَلُ صالِحاً.سوره مؤمنون، آیه 99 - 100. پس از آن می گفت: ای ربیع! برگشتی، پیش از آن که دوباره نتوانی برگردی، عمل کن. 📚 داستان های بحار، ج 1، ص 90 - 91. 🌷 دوم 👈 همه ثروت يا یك دانه خرما مرد جوانی از انصار که ثروت فراوانی از حلال جمع کرده بود بیمار شد. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم با گروهی به عیادتش رفتند. جوان عرض کرد: ای رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم! وصیت می کنم پس از مرگم تمام دارایی مرا با دست خود به فقرا و نیازمندان انفاق کنید. بعد فوت او آن حضرت(ص) در حضور مردم اموال او را بين نیازمندان تقسیم فرمودند. راوی می‌گوید: با خود گفتم: خیر دنیا و آخرت برای توانگران است. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به من نگریستند و دانه‌ای خرما از مال او برگرفتند و دست خود را بالا بردند، به حدی که زیر بغل ایشان پیدا شد. سپس به من نگاه کردند و پرسیدند: در دستم چیست؟ عرض کردم: فدایت گردم! یک دانه خرما است. حضرت فرمودند: سوگند به آن کسی که مرا به حق و راستی به پیامبری برگزید، اگر این مرد با دست خویش یک دانه خرما صدقه داده بود، برایش بهتر بود از آن چه از طرف او انفاق نمودم. 📚 ینابیع الحکمة، ص 415. 👇👇 «ایتا»، «تلگرام» و «سروش» ا👈 @etedalhamrah با حذف يا تغيير لينك .