.
#حكايت
نقل است که در زمان جرجیس(1) (ع)، [كه یكی از انبیاء بنی اسرائیل است] امیری بود کافر و قوم وی بسیار فساد کردندی. خداوند تعالی به سبب ایشان باران از آسمان باز گرفت و خلقی بسیار از قوم وی هلاک شدند و هیچ باران نیامد.
آن امیر کافر برخاست و سپاه تعبیه کرد(2) و آمد تا به درِ خانه جرجیس(ع).
او را خبر کردند که این کافر بر تو سپاه آورده است.
گفت:
بنگرید [صبرکنید] تا چه خواهد؟
در مقابل درب ایستاد و فریاد زد: بیرون آی و پیغام من به خدای خویش برسان و بگو: از آسمان باران بازگرفتی تا خلقی بسیار هلاک شدند، اگر باران فرستادی كه... و اگر نه تو (خدا) را بیازارم.
جرجیس (ع) به خانه بازآمد و دو رکعت نماز کرد و سر به سجده نهاد.
جبرئیل(ع) بیامد که مرادت چیست؟
گفت: یا جبرئیل! خداوند عزوجل داناتر است که این کافر چه میگوید.
جبرئیل (ع) برفت و بازآمد و گفت: یا جرجیس؛ بگوی که تو عاجزی و ضعیف و من قادرم و قوی. مرا چگونه توانی آزردن؟
جرجیس(ع) پیغام را رساند.
آن کافر گفت: راست میگوید؛ من عاجزم و ضعیف. دست من به آزار او نرسد. ولیکن دوستان او را بیازارم یکی را به زیر تازیانه درآرم و یکی را به زیر شمشیر و یکی را به آب اندازم و یکی را به آتش ـ تا از هر جائی نالهئی از دوستان او برآید، چون دوستان او را آزردم او را آزرده باشم.
خداوند تعالی جبرئیل را بفرستاد که یا جرجیس آن بنده مرا بگوی که [از تهدیدی كه كردی] بازگرد تا باران بفرستم.
آن امیر بازگشت.
سه شبان روز پیوسته باران درگرفت و روز چهارم آفتاب کرد و گیاه برست و چنان شد که مرد اندران میان برفتی و [پیدا نبودی].
چون یک هفته برآمد، امیر آن نیکوئی بدید، باز سپاه تعبیه کرد و آمد به نزدیک جرجیس (ع).
جرجیس بیرون آمد و گفت: باران آمد، اکنون چه میخواهی؟
گفت: ای پیغامبر خدای به جنگ نیامدهام. به صلح آمدهام، [زیرا] کسی که از جهت دوستان خویش چندین نیکوئی کند با او صلح کنم تا از جمله دوستان او باشم.
پی نوشت ها
1_ جرجیس: نام پیغمبری است از بنی اسرائیل که [در مورد او گفته شده] به انواع عقوبت او را میکشتند باز زنده میشد و امت خود را دعوت میکرد.
2_تعبیه کردن: آماده کردن؛ آرایش جنگی دادن.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
📚 بستان العارفین، ص 93
#اعتدال 👇👇
«ایتا»، «تلگرام» و «سروش»
ا👈
@etedalhamrah
#انتشار با حذف يا تغيير لينك
#آزاد
.