.
#حکایت
از عجائبی كه در مورد مرجع بزرگ مرحوم
#آيتاللهالعظمی_حجت نقل شده است آنكه گفتهاند:
در روز فوتش (دوشنبه سوم جمادى الاولى سال 1372 هجرى قمرى ) مكرر مىپرسيد:
آيا ظهر شده است؟
دو ساعت قبل از فوتش كه جمعى از علماء از جمله آيت الله سيد احمد زنجانى حاضر بودند، فرمودند:
مهر مخصوص مرا بشكنيد (كه بعدا كسى از آن سوء استفاده نكند) و ماندن اين مهر ديگر لزومى ندارد.
بعضى از افراد از روى مقدس معابى يا جهات ديگر، در مورد شكستن مهر ايشان ترديد داشتند و به آيت الله حجت گفتند:
استخاره كنید، اگر خوب بود مهر را مىشكنيم .
قرآن را به دست آيت الله حجت دادند، ايشان استخاره كرد، همين كه قرآن را باز نمودند، فرمود:
انا لله و انااليه الراجعون.
حاضران تعجب كردند كه مگر چه آيهاى آمده است ؟
آقا قرآن را به آيت الله زنجانى داد، او و حاضران ديدند در آيه استخاره با این جمله شروع شده است:
لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ: دعوت حق از آن خداست (رعد - 14)
آن مرحوم از اين آيه دريافت كه مرگش حتمى و نزديك است (بنابراين مهر را شكستند)
آن بزرگوار در اين لحظه فرمود:
اندكى تربت پاك حسينى بياوريد، تربت آوردند و آن را روى زبان گذاشت و فرمود:
آخرين توشهی من از دنيا تربت حسين عليه السلام است، و سپس چشمانش را بست و دنیا را وداع گفت و به لقاء خدا پيوست.
داستانها و حكایتهای مسجد از
حكايتهاى شنيدنى جلد ۱ ص ۱۴۳
ا❣️❣️❣️❣️❣️❣️
🤲 پروردگارا 🤲
خادمان ملت ایران را عزت بخش
و
تضییع کنندهی هر حقی از این ملت را در دنیا و آخرت خار و ذلیل گردان
💓 اینجا
#نظربدهید👇👇
ا
https://t.me/etedal_naghd
#اعتدال 👇👇👇
ا
@etedalhamrah
#انتشار با حذف یا تغییر لینک
#آزاد