.
.
#حکایت .
زمان شاهان قاجار بود، حكومت عثمانى، بزرگترين حكومت اسلامى در جهان به شمار مىآمد، كه پايتخت اين حكومت، استانبول تركيه بود و اكثریت مردم آن دیار از برادران و خواهران اهل سنت بودند.
در كنار سفارت حكومت عثمانى در تهران، مسجد كوچكى وجود داشت.
(گويا هم اكنون نيز آن مسجد در كنار سفارت تركيه هست.)
امام جماعت آن مسجد (يا يكى از نماز گزاران آن مسجد) مىگفت:
روضه خوان غیر معممی را ديدم، هر روز صبح به مسجد مىآيد و روضه حضرت زهرا سلام الله علیها میخواند و به خليفه دوم، ناسزا مىگويد و...
با توجه به اينكه افراد سفارت، و تبعه آن سفارت، به آن مسجد براى نماز مىآمدند، روزى به او گفتم:
تو چه انگیزهای دارى كه هر روز همين روضه را بخوانى و همان ناسزاگوئى را تكرار كنى؟! مگر روضه ديگرى نمىدانى؟!
او در پاسخ گفت:
روضه ديگر مىدانم، ولى من يك نفر بانى دارم روزى پنچ ريال (به پول آن زمان) به من مىدهد و مىگويد همين روضه را با اين كيفيت بخوان، خصوصيات بانى و محل او را نیز گفت.
من پی گيری كردم، ديدم بانى يك نفر كاسب مغازهدارا است، جريان را به او گفتم ...
گفت:
من بانی نیستم، شخصى روزى ده ریال به من مىدهد، تا در آن مسجد، چنين روضهاى خوانده شود، پنچ ریال آن را به آن روضه خوان مىدهم، و پنج ريال از آنرا خودم بر مىدارم!!
من جريان را پى گيرى نمودم، سرانجام معلوم شد كه از طرف سفارت انگلستان ((براى ايجاد اختلاف بين شيعه و سنى و بین دو كشور اسلامی)) روزى ۲۵ ریال براى اين روضه خوانىِ مخصوص داده مىشود، و با چند واسطه، و دست به دست گشتن، پنچ ريال براى آن روضه خوان بيچاره مىماند.
آری
اگر منبر دارهای ما هشیار نباشند، ناخود آگاه، جزء مزدوران آمریكا و انگلیس قرار میگیرند.
📚 داستان و راستان، جلد ۱، ص ۱۴۴
ا❣️❣️❣️❣️❣️❣️
🤲 پروردگارا 🤲
خادمان ملت ایران را عزت بخش
و
تضییع کنندهی هر حقی از این ملت را در دنیا و آخرت خار و ذلیل گردان
💓 اینجا
#نظربدهید👇👇
ا
https://t.me/etedal_naghd
#اعتدال 👇👇👇
ا
@etedalhamrah
#انتشار با حذف یا تغییر لینک
#آزاد