.
#دو_حكایت_كوتاه
✅ حكایت
#اول
هنگامى كه ابراهيم پسر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) چشم از جهان فرو بست، همان روز خورشيد گرفت.
عدهاى گفتند:
خورشيد نيز به خاطر مرگ ابراهيم غمگين است (و اين علامت عظمت رسول خداست!).
پيامبر (صلى الله عليه و آله) فورا پيش از دفن جنازه ابراهيم، مردم را به مسجد دعوت كرد و بالاى منبر رفت و فرمود:
اى مرم! خورشيد و ماه دو نشانه از نشانههاى خداست و به دستور او در سير و حركتند و به فرمان خدا مطيع مىباشند، هرگز به خاطر مرگ و زندگى كسى گرفته نمىشوند! هرگاه خورشيد و ماه گرفت، نماز آيات بخوانيد!
سپس از منبر پايين آمدند و نماز آيات را با جماعت خواندند آنگاه به على عليه السلام فرمود:
پيكر فرزندم ابراهيم را براى دفن آماده كن!
على عليه السلام جنازه ابراهيم را غسل داد و كفن كرد پس از آن مردم دفنش كردند.
📚 داستانهای بحارالانوار
از 👇
📚بحارالانوار، ج۲۲ ص۱۵۵
✅ حكایت
#دوم
مردى خدمت رسول خدا (صلى الله عليه و آله) رسيد و عرض كرد:
به من نصيحتى بفرما؟
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:
اگر بگويم عمل مىكنى ؟
مرد گفت : آرى!
حضرت دو بار ديگر اين سؤ ال را تكرار كرد و در هر بار مرد جواب داد: بلى عمل میکنم!
پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله) پس از آن كه از او قول محكمى گرفت و او را به اهميت مطلب متوجه ساخت، فرمود:
به تو سفارش مىكنم:
هرگاه خواستى كارى انجام دهى، عاقبت و سرانجام آن را در نظر بگير، اگر سرانجامش هدايت و نجات است پس انجام بده وگرنه از آن بپرهيز! و آن را انجام نده!
يعنى اگر رضاى خدا در آن كار باشد، بجاى آور و اگر رضاى خدا نباشد رهايش كن.
📚داستانهای بحارالانوار
از 👇
📚بحارالانوار، ج۹۴ ص۷۰
❣️لطفا ❣️
برای نجات بشریت از
#كرونا
و
شرارتهای حاكمان
#آمریكا
🤲 دعابفرمائید 🤲
💓 اینجا
#نظربدهید👇👇
ا
https://t.me/etedal_naghd
#اعتدال 👇👇👇
ا
@etedalhamrah
#انتشار با حذف یا تغییر لینك
#آزاد