.
#حکایت
نماز صبح را رسول اكرم در مسجد با مردم خواند. هوا دیگر روشن شده بود و افراد كاملاً تمیز داده میشدند. در این بین چشم رسول اكرم به جوانی افتاد كه حالش غیرعادی به نظر میرسید. سرش آزاد روی تنش نمی ایستاد و دائما به این طرف و آن طرف حركت میكرد. نگاهی به چهره ی جوان كرد، دید رنگش زرد شده، چشمهایش در كاسه ی سر فرو رفته، اندامش باریك و لاغر شده است. از او پرسید:
در چه حالی؟
گفت:
در حال یقینم یا رسول اللّه! .
فرمود:
هر یقینی آثاری دارد كه حقیقت آن را نشان میدهد، علامت و اثر یقین تو چیست؟ .
گفت:
یقین من همان است كه مرا قرین درد قرار داده، شبها خواب را از چشم من گرفته است و روزها را من با تشنگی به پایان میرسانم. دیگر از تمام دنیا و آنچه در دنیاست روگردانده و به آن سوی دیگر رو كردهام. مثل این است كه عرش پروردگار را در موقف حساب و همچنین حشر جمیع خلائق را میبینم. مثل این است كه بهشتیان را در نعیم و جهنمیان را در عذاب الیم مشاهده میكنم. مثل این است كه صدای لهیب آتش جهنم همین الآن در گوشم طنین انداخته است.
رسول اكرم رو به مردم كرد و فرمود:
این بندهای است كه خداوند قلب او را به نور ایمان روشن كرده است.
بعد رو به آن جوان كرد و فرمود:
این حالت نیكو را برای خود نگه دار.
جوان عرض كرد:
یا رسول اللّه! دعا كن خداوند جهاد و شهادت در راه حق را نصیبم فرماید.
رسول اكرم دعا كرد که خدا عاقبت او را شهادت قرار بدهد.
طولی نكشید كه جهادی پیش آمد و آن جوان در آن جهاد شركت كرد. دهمین نفری كه در آن جنگ شهید شد همان جوان بود.
📚مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۳۰۴
📡ا
https://b2n.ir/f28437
از 👇
📚كافی، ج۲، ص۵۳ باب «حقیقة الایمان و الیقین»
❣️لطفاً ❣️
برای نجات بشریت از
#کرونا
و
شرارتهای حاکمان
#آمریکا
🤲 دعابفرمایید 🤲
اینجا
#نظربدهید 👇
ا
https://t.me/etedal_naghd
#اعتدال 👇
ا
@etedalhamrah
#انتشار با حذف یا تغییر لینک
#آزاد