. ✅ حکایت : از یعقوب بن اسحاق نوبختی نقل شده که گفته است: در یکی از روزهایی که حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در شهر نیشابور حضور داشتند، قبل از اذان صبح، بدون اینکه به کسی اطلاع بدهند، تنها و بصورت کاملاً ناشناس، وارد حمام عمومی شدند و... پیر مردی که داخل حمام بود و ایشان را نمی‌شناخت از آن حضرت خواست تا پشتش را کیسه بکشد. حضرت امام رضا (علیه‌السلام) درخواست او را پذیرفتند و مشغول کیسه‌کشیدن بر پشت او شدند. یکی از افراد حاضر در حمام، امام (علیه‌السلام) را شناخت و با حرف زدن او با آن‌حضرت، پیر مرد فهمید، آن کس که درحال کیسه‌کشیدن بر بدن اوست، حضرت امام رضا (علیه‌السلام) است. از کار خودش بسیار شرمنده و ناراحت شده بود و شروع به عذرخواهی کرد و... امام علیه‌السلام با آرامش دادن به پیر مرد، به کیسه‌کشیدن بر بدن او ادامه دادند تا بدن پیرمرد کاملاً تمیز شد و... 📡ا https://b2n.ir/r13678 از 👇 📚آل ابی طالب، ابن شهر آشوب ج۲،ص۴۷۱ ✅ حکایت : بَرْقی {[احمد بن محمد بن خالد (خَلّاد) بن عبدالرحمان بَرْقی، مشهور به بَرْقی، مؤلف كتاب «طبقات الرجال»]} از قول پدرش «محمد بن خالد (خلاد)» که - از اصحاب امام رضا علیه‌السلام بوده - نقل کرده است که گفته: معمولاً هنگام غذاخوردنِ حضرت امام رضا (علیه‌السلام)، ظرفی نزد حضرت می‌گذاشتند و ایشان قبل از شروع به خوردن غذا، از بهترین و لذیذترین غذاهایی که در سفره بود مقداری بر می‌داشتند و در آن ظرف ‌می‌گذاشتند و می‌فرمودند: آن را به مستمندان بدهند و سپس به خوردن غذا مشغول می‌شدند. علت این کار امام را سوال کردند، فرمودند: خدای عزوعجل می‌دانست که همه افراد برای راه‌یافتن به بهشت، توان آزاد کردن بردگان را ندارند، از این رو اطعام فقرا را راهی برای رسیدن آنان به بهشت قرار داد. 📡ا https://b2n.ir/r13678 از 👇 📚آثار احمد بن محمد بن خالد بَرْقی 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .