زینب جان ما را درمیان سپاهت می پذیری 💔 ما با شما کوی به کوی می آییم ما با شما تازیانه می خوریم ما خود را سپر می کنیم تا رقیه سیلی نخورد ما به دنبال دخترکان خیمه های حسینت می دویم و آتش چادرهایشان را خاموش می کنیم ما آنجا که باید فریاد بزنیم فریاد می زنیم ما حلقه ای به دورت می کشیم هرچه سنگ است به صورت هایمان بخورد ما چادرهایمان را به کمر می بندیم و تو را دوره می کنیم خارها را از پای رقیه بیرون می کشیم ما را می پذیری؟ ما را می پذیزی؟ مارا می پذیری؟ اینجا نشسته ام و باتوعهد می بندم که برخیزم به یاری امام زمانم 💔💔