💠شعر در مورد عید مبعث "تفضل چه شایان نموده خداوندگار که تا عصر عالم بود این تفضل قرار ندا آمد از جبر ائیل ازسما بر زمین محمد تو غار حرا را برای ندا بر گزین که هر شب بامر خدا جبرائیل بر زمین بفرمود محمد تویی بنده راسخم در زمین چهل شب پیا پی به کوه و به غار حرا که یک شب بترسید و لرزید ، آمد ندا که جسمت همه گوش و گوش پیش ما که جبرائیل آید ، بگیر امر ما ازخدا محمد ز برق تجلی چو بی هوش شد همه علم عالم بدادند که با هوش شد به هوش آمد و بس سبک بار شد توانی عجیب در درون دید وهوشیارشد که نا گه زجبرائیل آمد که اقرآ بخوان محمد به شب مات و مبحوت زآن دو باره ندا آمد از ، سوی رب وجود که جبرئیل ،گفتا بکن رب خود را سجود چو دید جبرئیل و،بدید این ندا از خداست همه علم عالم مهیا همه چی بجاست سر از روی تعظیم بخاک بر گرفت ز علم سما وزمین جمله در برگرفت بشکرانه اش شکرو، روی برخانه کرد خدیجه دوید وسلامی ز جان جانانه کرد چو در خانه شد دگر بار وحی سر رسید بتائید پرورگارش، رسالت به احمد رسید زفضل خداوندگار ، بعثت احمد است که این عید مبعث همه ، رحمت است مسلمان بکن چشم حـق بین تو باز که مبعث همه رحمت و، دربود باز باز" ✍🏻شاعر:حاج محمد چاکرالحسینی 📬کانال اطلاعیہ ابرکوه 📲 @ettelaiyye_abarkouh