شعر حنابندان شیرازی شب یك و منزل هزار و چشم دوماد... دست نوشته های ادبی شعر حنابندان شیرازی شب یك و منزل هزار و چشم دوماد انتظار یه عروسی سیت میارُم در همین فصل بهار شازده دوماد رفته شیراز بخره توپ یراق‏ آی برادر حرمتش كن تا دم شاه‏چراغ‏ آی حنابند، آی حنابند، یك حنای خوبی ببند خوب ببند، خوشگل ببند بهر عروس قد بلند رود جونیم رفته حموم با تمام مؤمنون‏ رختش از مولا طلب كن، شربت از صاحب زمون‏ یی حمومی سیت بسازم چل ستون چل پنجره‏ خانم عروس توش بشینه با یراق و سلسله‏ گل در اومد از حموم سمبل در اومد از حموم‏ شازده دوماد را بگو سُمبل در اومد از حموم‏ رختخواب چیت قلمكار، آی ننه جونیم بیا قالی وردار، ترمه بنداز، فردا شب یارُم میا ایل بالا، ایل دومَن، ایل قلعه تركمن‏ ما می‏ریم عروس بیاریم، قالی پهن كن رو چمن‏ راه بوشهر دور و دور و آب بوشهر شور و شور ما می‏ریم عروس بیاریم، چشم دشمن كورِ كور گل اُوردیم كاكو جون، سُمبل اُوردیم كاكو جون‏ تا بخوی خبر بشی عروس اُوردیم كاكو جون‏ كی به‏حجله، كی به‏حجله، شازده دوماد با زنش كی بگَرده دور حجله، خواهر كوچیك‏ترش @ewwmajmamolodi