تعادل در همه امور 💠روزی آقای قاضی دم قهوه خانه‌ای نشسته و منتظر بودند که قهوه‌چی برایشان چای بیاورد. سید هاشم حداد که از آن‌جا می‌گذشته، با این‌که ایشان را نمی‌شناخته ولی به سبب نورانیت و وجاهت چهره و شخصیت ایشان، سراغ آقای قاضی می‌رود و او را برای صرف چای به منزلش دعوت می‌کند. 💠آقای قاضی با وی همراه شده و در طول مسیر، سید هاشم از ایشان می‌پرسد که چرا در چنین مکانی که افراد بی‌کاره و وقتگذران به آنجا می روند، نشسته بودند؟ آقای قاضی می‌گوید که هوس چای کرده‌اند و در جواب سئوال سید‌هاشم که چرا در مقابل هوس نفسانی خود مقاومت نکرده‌اند، می‌فرمایند: 💠“جسم و تن ما هم هوس‌هایی دارد که اگر آن‌ها را برآورده کنی اشکالی ندارد، نشستن و نوشیدن چای در قهوه‌خانه از شخصیت فرضی کسی نمی‌کاهد و اگر خداوند بخواهد که مرحمت می‌کند و چای را در جای دیگری قسمت می‌کند”. 💠از آن پس، آقای قاضی همواره برای صرف چای به منزل سید هاشم می‌رفتند و به مرور دوستان و شاگردان‌شان هم در آن منزل به دیدار ایشان نائل می‌شدند. 💠آقای قاضی در همه امور تعادل را رعایت می‌کردند و با سخت گیری‌های غیرطبیعی مخالفت می‌کردند. ایشان معتقد بودند که خداوند درهای رحمتش را به روی بندگان گشوده است. ✍ برگرفته از کتاب آیت حق @samade_1001