یک اتفاق جالب افتاد: من پیام بالا را به شکل دستی برای تعدادی از مخاطبان فرستادم. یعنی کسانی که روزی با آنها کار کرده ام یا قرار بوده کار کنم. حواسم هم بود که برای لوله کش و راننده اسنپ و دیگر عزیزانی که مرا نمی شناختند و شماره ام را نداشتند، نفرستم. با این حال، چند مورد اعتراض و چند مورد گزارش هرزنامه داشتم! اعتراضها از این دست بود: کار من با شما در فلان مقطع بود، چرا شماره مرا هنوز دارید؟ دوستانی از این دست، با روابط بسیار بسته و محدود، با ترس از این که تلفنشان دست دیگران باشد، آیا واقعا رشد خواهند کرد؟ یک بار کارگاهی برگزار کردم با عنوان (فرصت های شغلی رشته ادبیات فارسی). در پایان کارگاه، گفتم در دفتر خودمان این دو موقعیت شغلی هست، هر کس مایل است رزومه بدهد. طرف پرسید: اسممان را هم بالای رزومه و درخواست بنویسیم؟! بعضی از دوستان زیادی محتاط هستند و زیادی می ترسند! اما گزارش هرزنامه: شماها دیدید، من فقط توصیه کردم که برای خودتان هم کاری بکنید. تصریح هم کردم که نمی گویم حتما فهام و حتما دوره آموزشی عشق. یک پیام کلی درست و حسابی بود. کلی پیام تشکر داشتم. از همه دوستان ممنونم. اما آن چند نفری که نخوانده، گزارش هرزنامه می دهند، چگونه فکر می کنند؟ اینها در برابر موقعیت جدید، فرصت‌های متنوع و متعدد پیش چشم، چه عکس العملی دارند؟ خلاصه کنم: شمایی که پیام را خواندی، شمایی که تشکر کردی، شمایی که عضو کانال شدی، کاری طبیعی و اصولی را انجام دادی. قدر خودت را بدان. این منطقی بودن همگانی نیست. عید همگی مبارک 🌷 🌷 🌷