🔴هفت دیدگاه اشتباه دربارۀ ادبیات شیعی
1️⃣ادبیات شیعی چیزی است که شیعیان تولید کردهاند.
به عنوان دقت کنید: «ادبیات شیعی» نه «ادیب شیعی». ممکن است یک نفر در شناسنامه شیعه باشد و در واقع نه؛ مثل صادق هدایت. برعکسش هم ممکن است. ابن ابی الحدید که نهجالبلاغه را شرح کرده و کلی شعر در مدح مولا سروده، سنی است. جرج جرداق که یکی از مهمترین کتابهای قرن اخیر دربارۀ امیرالمؤمنین (ع) را نوشته، مسیحی است. کلی شاعر هندو و زرتشتی برای امام حسین (ع) شعر گفتهاند ... . مولای ما فرمود: انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال: ببین چه می گوید؛ نه اینکه که میگوید.
2️⃣ادبیات شیعی فقط ادبیاتی است که به طور مستقیم تبلیغات مذهبی میکند.
دین و مذهب نوعی سبک زندگی است. آداب ازدواج، تحصیل، اشتغال و ... همه و همه بخشهای مختلف زندگی است؛ حالا هر چیزی که نشان بدهد این عروس و داماد شیعه هستند، این شالیکار که هنگام کار کردنش شعر میخواند شیعه است، این رانندۀ کامیون که خلاصۀ فلسفۀ زندگیاش را پشت ماشینش نوشته شیعه است، این مرحوم که روی سنگ قبرش دو بیت شعر نقش بسته است شیعه بوده و ... میشود ادبیات شیعی.
غالب دهلوی وسط یک شعر عاشقانه خطاب به معشوق میگوید:
جز به چشم و دل والاگهران جا نکنی
جلوۀ نقش کف پای علی را مانی
3️⃣ادبیات شیعی همان ادبیات هیئتی است.
در بخش قبلی اقسامی از ادبیات شیعی را دیدیم. به اینها اضافه کنید ادبیات فاخر رسمی را؛ چاووشیها را؛ رجزهای حماسی و ... را. هیئت یکی از جلوههای دینداری است و ادبیات هیئت هم یکی از اقسام ادبیات شیعی است.
میدانستید حدود 260 حماسۀ شیعی داریم؟ یعنی منظومههایی شبیه شاهنامۀ فردوسی که به داستان جنگهای پیامبر (ص)، امیرالمؤمنین (ع)، امام حسین (ع) و ... پرداختهاند.
میدانستید چندین شاعر عارف شیعه داریم که عرفان شیعی را در شعرشان مطرح کردهاند؟
میدانستید کلی شاعر زبانآور در ادوار مختلف تاریخی داریم که در مدح اهلبیت (ع) قصیده و غزل و ترکیببند و رباعی گفتهاند؟
میدانستید چند کتاب شعر نو و سپید مذهبی داریم؟
ادبیات هیئتی ویترینی از شعرهای دم دستی و اغلب یکبار مصرف مذهبی است نه همۀ گنجینۀ شعر شیعی.
4️⃣ادبیات شیعی اصلا وجود ندارد. ادبیات ادبیات است؛ بدون هیچ گونه پیشوند و پسوندی.
ادبیات دو بعد دارد: فرم و محتوا. چندین فرم شناخته شده داریم؛ مثل ادبیات داستانی. اصلا تقسیمبندی اشعار اغلب بر اساس فرم یا قالب است: غزل، مثنوی، مسمط و ... . چندین گونۀ محتوایی هم داریم؛ مثل ادبیات عاشقانه، عرفانی و ... . در اینجا محتواست که باعث تفکیک است نه فرم. ادبیات عرفانی میتواند قصیده باشد یا غزل یا مثنوی یا داستان کوتاه یا ... . بر همین اساس، وقتی یک محتوا آنقدر پرکاربرد و پردامنه است که در قالبهای متعدد تولید شده و زیرشاخههای بسیار پیدا کرده، به طور طبیعی وجود دارد و قابل انکار هم نیست.
سؤال: اگر ادبیات شیعی داریم، یعنی ادبیات سنی و مسیحی و یهودی و زرتشتی و ... هم داریم؟
جواب: امکانش وجود دارد؛ محال عقلی نیست؛ اما این که در عالم واقع افراد زیادی در ادوار مختلف تاریخی و مکانهای متعدد دربارۀ بزرگان یا آموزههای دینی آن مذاهب شعر گفته باشند و داستان نوشته باشند، جای تحقیق دارد. آنقدری که من گشتهام و دیدهام، حجم میراث ادبی دیگر مذاهب با ادبیات شیعی مطلقا قابل قیاس نیست.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
با لمس این لینک به فهام بپیوند:
https://eitaa.com/joinchat/1193017661C158f62846e
https://b2n.ir/s86478
💠فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب💠