🌸☘️🌸☘️ ☘️🌸 🌸 ✍ نویسنده: خانم سمیه فتحی آقا رضا، خودش جنوبى بود و بعضى از حروف را جورى مى‌گفت كه وقتى بابا مى‌خواهد قرآن بخواند حروف را آنجور تلفظ مى‌كند؛ يك جورى كه با ما، فرق دارد. خيلى خوب بود كه ما داشتيم مى‌رفتيم جنوب و راننده‌مان هم جنوبى بود و همه جا را بلد بود. خانم معلم، توى ماشين به ما گفت: آن دفترچه‌هايى كه گفتم همه توى كوله‌پشتى‌هایتان بگذاريد را آورديد؟!  به غير از على، همه آورده بودند. ✅ [ادامه داستان]👇👇👇 (http://dabestan.fahmeghoran.ir/?p=2567) ▫️کانال(بله و ایتا) @fahmeghoran_dabestan ▫️سایت www.fahmeghoran.ir 🌸 ☘️🌸 🌸☘️🌸☘️