💠 داستان های نهجالبلاغه
💢ضوابط، نه روابط
🔴در همه جاي مدينه، سخن از مسالهي خلافت و رهبري علي (ع) بود، روز گذشته همهي مسلمانان ازدحام كرده بودند و در حضور علي (ع) با آن حضرت بيعت نمودند، كه با تمام توان در خط او حركت كنند و ياور خوبي براي انقلاب اسلامي به رهبري امام علي (ع) باشند، مسجد مدينه هيچگاه آن همه جمعيت نديده بود، جمعيتي كه با شور و شوق و هيجان، به سوي علي (ع) آمده بودند و او را به عنوان خليفهي رسول خدا (ص) پذيرفتند.
🔵مردم مسلمان در دستههاي كوچك و بزرگ، پيرامون خلافت و شيوههاي آن در گذشته و زمان حاضر گفتگو ميكردند، بعضي خيال ميكردند امام علي (ع) همان روش خلفاي سابق را ادامه ميدهد و بعضيها عقيدهاي مخالف اين داشتند و عدهاي نيز ميگفتند: در بعضي از موارد كه مطابق موازين اسلام است، روش آنها را دنبال ميكند وگرنه، نه …
⚪️همه با خبر شده بودند كه فرداي آن روز (يعني روز دوم خلافت آن حضرت) قرار است او با مردم سخن بگويد و حتما منشور و برنامه رهبري خود را در سخن خويش بيان ميدارد و قطعنامهاي در اين راستا ارائه خواهد داد، از اين رو طبيعي است كه جمعيت بسيار در مسجدالنبي اجتماع خواهند كرد.
🔴زمان با سرعت ميگذشت و لحظه موعود آرام آرام فراميرسيد، سران قوم در جنب و جوش بودند، خائنان و خادمان و بيتفاوتان و خلاصه هر گروهي با خود ميگفتند: «آيا به راستي حكومت علي (ع) نسبت به ما چگونه خواهد بود؟!»
🔵ولي مومنان پرهيزگار، ميدانستند كه «علي (ع) با حق است و حق با علي»
فردا فرارسيد، جمعيت از هر سو اجتماع كردند، اميرمومنان برخاست [21] و خطاب به مردم كرده و اولين سخنش، بعد از حمد و ثناء اين بود:
ذمتي بما اقول رهينه و انابه زعيم، ان من صرحت له العبر عما بين يديه من المثلات حجزته التقوي عن تفحم الشبهات …:
⚪️«آنچه ميگويم ذمهام در گرو گفتارم است و خودم ضامن اجراي آن هستم، (چنين نيست كه حرفي بزنم ولي به آن عمل نكنم) كسي كه از رفتار گذشتگان و كيفر اعمال سوء آنها، پند و عبرت گيرد، تقوا و خداترسي، او را از فرورفتن به آنگونه رفتار بيفرجام بازميدارد … »
🔴امام علي (ع) در همين گفتار، خط بطلان بر روش گذشتگان كشيد و به حاضران هشدار داد كه پيروي از آن روش نكنند و قاطعانه اعلام كرد كه من مرد عمل هستم نه حرف و پس از مطالبي فرمود:
🔵و الذي بعثه بالحق لتبلبلن بلبله و لتغربلن غربله و لتساطن سوط القدر حتي يعود اسفلكم اعلاكم و اعلاكم اسفلكم …:
⚪️«سوگند به پيامبر اسلام كه خداوند او را به حق مبعوث كرد، شما (از اين پس) به سختي آزمايش و غربال ميشويد و همانند غذاي داخل ديگ هنگام جوشش، زير و رو خواهيد شد، آنچنان كه افراد بالا، پائين و پائين بالا قرار خواهند گرفت، آنانكه در اسلام به راستي سبقت داشتند، ولي كنار زده شده بودند، سر كار خواهند آمد و كساني كه با ترفند و نيرنگ خود را به پيش انداخته بودند، عقب زده ميشوند … »
☑️سپس فرمود: مردم سه دستهاند:
1- به سرعت به سوي حق ميروند، اينها نجات مييابند
2- با كندي به سوي حق ميآيند، در اينها هم اميد نجات هست
3- در راه حق كوتاهي ميكنند، اينها در آتش دوزخ سقوط خواهند كرد.
🔶تا اينكه فرمود:
اليمين و الشمال مضله و الطريق الوسطي هي الجاده عليها باقي الكتاب و آثار النبوه:
🔷«انحراف به راست و چپ، گمراهي است، راه مستقيم و ميانه، همان جادهي حق است، كه قرآن و سنت، به همين جاده سفارش ميكند».
🌺به اين ترتيب مردم روش آن حضرت را در رهبري، دريافتند كه براساس تقوي و قرآن و سنت است و برتريهاي موهوم قومي و رفاقت و دوست بازي و پارتي بازي و روابط در كار نيست، بلكه كارها بر اصول ضوابط است.