🔵خطبه ۲۲۱ نهج البلاغــــه🔵 شرح حال مُردگان سلطت الارض علیهم فیه................... ✅زمین آنها را در خود گرفت 🔰واز گوشـت بدن های آنان خــورد 🔰واز خون آنان نوشیـد 🔰پس در شکاف گورها بی جان وبی حرکت پنـهان مانده اند 🔰غائب شدگانی که کسی انتظار آنان را نمی کشد 🔰همسایگانی هسـتند که بایکدیگر انس نمی گیرند 🔰ودوستانی اند که به دیدار یکدیگر نمی روند 🔰با اینکه در یک جا گرد آمـده اند تنـهایـند 🔰خطرات آن جهان را وحشـتناک تر از آنچه می ترسیدند یافتند 🔰اگر می خواستند آنچه را که دیـدند توصیف کنند زبانــشان عاجز می شد 🔰حال بازبان دیگری باما حرف می زنند ومی گویند: 🔰چهره های زیبا پژمرده و بدن هــای ناز پرورده پوسیـــده شد 🔰تنگی قبر مارا در فـشـار گرفته... ✅مردم اگر پرده ها کنار برود"مردگان" را در حالتی می نگریـد که : 🌀حشرات گوش هایـشان را خـورده 🌀چشم هایشان به جای سـرمه پر از خاک گردیده 🌀وزبان هایی که باسرعت وفصـاحت سخن می گفــتند پاره پاره شده.... ♻️ آه زمین چه اجساد عزیـــز وخـــــوش سیمـــایی را که با غـــذاهای لذیذ ورنگـین زندگی کردنـــد ودر آغــــوش نعـــــمت ها پرورانـــده شـــدند به کام خویش فروبرد. 📗ترجمه مرحوم دشتی صفحه ۴۵۳ 🔆🔆🔅🔅🔅🔅