🚨 ماجرای عجیب بعد از پایان جنگ ۳۳ روزه
⭕️ حدود ۳۰۰ سرباز اسرائیلی برای درمان و نقاهت به بیمارستانهای اروپایی فرستاده شدند. چند نفر ازاین سربازان دریک برنامه تلویزیونی شرکت کردند:
🔸دانی: ما اشباحی را میدیدیم که با ما میجنگیدند.
🔸مجری: چگونه ممکن است؟ بیشتر توضیح دهید.
🔸دانی: بارها به فرماندهی گفتهام که صحبتهایم عین حقیقت است. آنها ما را متهم کردند که ما مواد مخدر یا قرصهای روانگردان استفاده کردهایم. به همین منظور، معاینات پزشکی متعددی روی ما انجام دادند.
🔸مجری: دانی، تو میدانی اشباح وجود ندارند. تو میتوانی ازمهارت نیروهای حزب الله در اختفا و سرعت عمل صحبت کنی. اما از اشباح نه.
🔸دانی: من مطمئنم آنها اشباح بودند.
🔸مجری: شما میتوانی برای من بگویی آنها چگونه در آسمان پرواز میکردند؟
(مجری و حاضران میخندند)
⭕️ مجری ازیک سرباز دیگر سؤال میکند.
رافی تو درگزارش خودت آورده بودی که جنگاورانی را دیدهای که بدون سر بودند. که با شما میجنگیدند. این موضوع را چطور تفسیر میکنی؟
🔸رافی: من تنها کسی نبودم که آن موجودات را دیدهام. بلکه همه افراد یگان ما شاهد آن بودند.
🔸مجری: خوب درآن موقع شما چه کردید؟!
🔸رافی: هیچ! ازمواضعمان پابه فرار گذاشتیم.
🔸مجری: آیا قبول داری که صحنههایی که دیدی، درنتیجه استرس و ترس و وحشت جنگ بوده؟!
🔸رافی: من به شما اطمینان میدهم که تمام افراد گروه این رزمندگان بی سر را دیدهاند و خیلی واضح بود که آنها بدون سر هستند.
🔰 دانی و رافی و بقیه افراد گروه را به بیمارستانهای سوئیس و فرانسه اعزام کردند تا تصویر آن موجودات را از ذهن خارج کنند.