🗒 به سوی تجربهای دوستداشتنی
۱. اتفاقات دشواری در طول چند سال اخیر برای حقیر رخ داد و هر بار، حجم انبوهی از فشارها و ملامتها و تخریبها روانهی من شد. من در هر دوره، صبر کردم و کوشیدم به کنشگری فکریام در عرصهی عمومی ادامه بدهم و صحنه را خالی نکنم. از حضور در دادگاه گرفته تا ترور شخصیت تا توهینهای خیابانی و مجازی تا انتشار نشانی خانهام و ... از جمله گرفتاریها و چالشهای بودند که در برابرم سربرآوردند. روزگار بر من، بسیار سخت و تلخ گذشت و اغلب، حس غربت و تنهایی، در من نفس میکشید. زخمههای دگراندیشان به کنار، مؤاخذههای دوستان اما روحم را خراشید.
۲. من از نویسندگی و تحقیق و تألیف کتاب، به قلمرو رسانه پا گذاشتم و همواره تلاشم این بود که تفکر اصیل اسلامی و انقلابی را به عرصهی عمومی سوق بدهم و متنها و گفتارهای فاخر تولید کنم. من از دریچهی فکر و اندیشه به مسألهها نگریستم و زیر سایهی هیچ جریان سیاسیای ننوشتم و نگفتم. قصد من، ادامهی کاری بود که سیدمرتضی آوینی در مجلهی سوره انجام داد. این قلهی مرتفع، الگو و سرمشق من بود. هر تفسیری جز این، با نیات و انگیزههای من همخوان نیست.
۳. اکنون به دلیل ملاحظهها و محدودیتهای ناگفتنی اما مهم و قطعی، بار این تکلیف از شانهی من برداشته شده و دیگر، ماندنم در فضای رسانه، به صلاح خودم و انقلاب نیست. من نمیتوانم در چهارچوبهای محافظهکارانه بنویسم. اگر بنا باشد که میان ننوشتن و محافظهکارانه نوشتن، یکی را انتخاب کنم، ترجیح میدهم که از عرصهی رسانه خارج بشوم و ننویسم. من در قفس قواعد تنگنظرانه نمیگنجم و نفسم به شماره میافتد. میخواهند خودم نباشم و این جنگ دائمی من با بسیاری بوده که خویشتن مرا برنمیتابیدند. میخواهند خویشتن مرا از من بگیرند و یک محافظهکار بیخطر و بیخاصیت از من بسازند. قلم من، هر سطرش فریاد میزند و اعتراض میکند و صراحت میورزد. ترجیح میدهم که نباشم، بهجای اینکه آنگونه که دیگران میپسندند، باشم.
۴. به انتخاب و ارادهی خودم، تمام نوشتهها و گفتههای این کانال را حذف کردم و در انتظارم که خود کانال را نیز حذف کنم. کانالهای من در ایتا و ویراستی، به دست دیگران مسدود نشدهاند و مدیران این دو پیامرسان، بهنهایت، مساعدت و همدلی داشتهاند. این انتخاب، تصمیم شخص خودم نسبت به شرایط جدیدی است که در آن قرار گرفتهام. دربارهی دیگران نیز باید گفت هیچ اجبار پیدا و تحمیل مستقیمی نسبت به من، در میان نیست.
۵. از دوستان ایتا و ویراستی سپاسگزارم که فریادها و نقدهای گزندهی مرا برتابیدند و مدارا ورزیدند. از مخاطبان عزیز نیز قدردانی میکنم که این نوشتههای برآمده از فکر و درد را خواندند و بارها و بارها، تشویق و تأیید کردند. به حول و قوهی الهی، نویسندگان جوانتر و خوشقلمتر و بیحاشیهتر، این مسیر را ادامه خواهند داد. پیشاپیش از یکایک شما متشکرم که اجازه میدهید فرصت و مجالم را بهطور کامل، صرف نگارش کتاب نمایم و بر ماندنم در رسانه، اصرار نمیورزید. رضایت قلبی و باطنیام این است که از تنشها و تکانههای آزاردهنده و کلافهکننده رها بشوم و به خلوت و عزلت تحقیقاتی پناه ببرم و دیگر در رسانههای مجازی و واقعی و ملی و غیررسمی، ظاهر نشوم. مجال بدهید که بر علاقه و تکلیف بنیادیام تمرکز کنم. تا آنجا که مقدور بود، ایستادم و هزینه دادم و فشار خریدم و دشنام شنیدم. اینک چهارچوبها و قواعد دیگری مطرح شدهاند که طبع و تمایل من، آنها را برنمیتابد. اگر ادامه بدهم، دچار گمگشتگی نسبت به خودم میشوم. از نیروهای بهواقع انقلابی و مؤمنی که باعث رنجشخاطر آنها شدهام و این حس را در آنها برانگیختهام که نگاه و ادبیاتم در رسانه، گزند به انقلاب رسانده و هزینهساز و حاشیهتراش بوده است، عذر میطلبم.
مهدی جمشیدی
۲۱ تیر ۱۴۰۳
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi