#خاطره_دانشجویی_مصطفای_شهید
💠در ایامی که احمدی روشن دانشجو بود بنده علاوه بر کار دانشگاهی، رئیس یک پروژه صنعتی⚙ بودم، یک مرکز تولیدی دیگر هم مدیر عامل بودم و یک کارخانه🏢 هم داشتم.
شب تا صبح توی کارخانه کار می کردم، صبح می آمدم سر کلاس. کار فشرده ای می کردم تا کارخانه سرپا شد.
خب، این روحیات در محیط آموزشی📝 به طور طبیعی منتقل می شد. احمدی روشن این روحیه را درک کرد و گرفت✨
💠تا دیروز برای او اینطور بوده، معلم سر کلاس می آمده و فقط درس میداده👨🏫 و می رفته. حالا استاد آمده سرکلاس، دستش بریده یا سوخته یا سیاه شده و اینها مربوط به کار عملی - صنعتی در محیط فناوری است.
💠شاید برای همین می آمد و می گفت: من می خواهم کار عملی انجام بدهم. درس های تئوری📚 برایم کافی نیست. به کار در آزمایشگاه🔬 هم بسنده نکرد و خواست که در همان حالی که دارد دوره کارشناسی را می گذراند، وارد کار صنعتی هم بشود.
🔺به نقل از: استاد شهید
منبع: کتاب جسارت علیه دلواپسی
@fanoun