پاسخ به پرسشها و ابهامات مطرح شده در خصوص رحلت استاد فرجنژاد
بخش اول
دکتر رفیع الدین اسماعیلی از رفقا و دوستان دیرینه ایشان؛
۱) ایشان تا سال ۹۰ اجاره نشین بودند، و از سال ۹۰ به بعد با وام به خرید مسکن مهر اقدام کردند.
۲) آقای فرجنژاد چون دغدغه زودتر رسیدن به جلسات و برنامههایش را داشت، تردد خود را منحصر به موتر کرده بود چرا که با وسیله عمومی یا تاکسی به جلساتی که داشت نمیرسید.
موتور را وسیلهی مناسبی میدید.
موتور دست دومی گرفت و کارش هم راه افتاد.
اما برای استفادهی خانوادهاش اکثرا با تاکسی تردد میکردند و اگر مجبور میشدند با موتور تردد داشته باشند با احتیاط این کار را انجام می داد.
۳) اصلا اینطور نبود که خانواده اش را با موتور جا به جا کند. بسیار اهل احتیاط بود، زمستانها موتور سوار نمیشد و اغلب با تاکسی یا ماشین دوستان رفت و آمد می کرد.
۴) خانواده را اغلب با تاکسی و ماشین می بردند. گاهی پسرش را چون موتور سواری دوست داشتن با موتور میبرد.
۵) اما در خصوص روز حادثه بگویم که در قم همه میدانند بعد از دعا یا مراسمهای خاص در حرم مطهر، تهیه ماشین و تاکسی و حتی اتوبوس به سختی و مشقت انجام میشود و ایشان به خاطر اینکه دغدغه داشتن خانواده چند ساعت معطل نشوند استثنائا آن شب بهمراه خانواده همگی موتور سوار شدند. باز اهل رعایت و احتیاط بودند.
در دو سال اخیر بنده اصلا ندیده بودم با خانواده موتور سوار شوند.
۶) حسین آدم راهبردی بود. فقیر نبود. زندگی بدی نداشت. فقط دیگران و نیازمندان را به خود ترجیح میداد.
بارها میگفتیم ماشین بخرید، میگفت وقتی دوست من، همسایه من، فلان طلبه وسایل اولیه زندگی رو ندارد، چرا من ماشین بخرم؟
#محمدحسین_فرج_نژاد
#نخبه_فرهنگی
#فرج_نژاد
#ایستاده_در_خط_مقدم
#استاد_صبر
#انقلابي
#بی_ادعا
@farajnezhad110