ادبیات و فرزند آوری سعدی در باب ششم  بوستان، داستان پدری را روایت می‌کند که صاحب فرزند شده است اما می‌ترسد! از اینکه نان و لباس این نورسیده را از کجا فراهم کند اما همسرش مردانه جوابش را می‌دهد! یکی طفل دندان برآورده بود پدر سر به فکرت فرو برده بود که من نان و برگ از کجا آرمش؟ مروت نباشد که بگذارمش چو بیچاره گفت این سخن، نزد جفت نگر تا زن او را چه مردانه گفت: مخور گول ابلیس تا جان دهد همان کس که دندان دهد نان دهد تواناست آخر خداوند روز که روزی رساند، تو چندین مسوز نگارندهٔ کودک اندر شکم نویسنده عمر و روزی است هم منبع: باشگاه خبرنگاران کانال «فردا دیر است...»: https://eitaa.com/joinchat/1299710208C2985d3b30d برای خبرها و محتواهای حوزه جوانی جمعیت و فرزنداوری به مابپیوندید:👆