رِگي ديوُنگيش باد بِکِرتي * معادل فارسی: رگ دیوانگی او باد کرده. * کاربرد: هرگاه کسی یک‌دفعه عصبانی شود و حرکات جنون آمیزی از خود نشان دهد. * ریشه: دیوانه در مقابل عاقل به کسی گفته می‌شود که نمی‌تواند به درستی از عقل استفاده کند و نمی‌تواند از قوه ادراکه خویش به نحو احسن استفاده نماید. روان پریشی‌ها در اصطلاح عامه دیوانگی و در اصطلاح فقهی و حقوقی جزو انواع جنون خوانده می‌شوند. از نظر ریشه‌شناسی واژگان، دیوانه یعنی دیوگونه یا بسان دیو. از آن جایی که در افسانه‌های ایرانی، دیو نماد نادرستی، زشتی و پلیدی و وارونه کاری است؛ دیوانه هم کسی است که کارهایی خلاف دیگران می‌کند. در ادبیّات فارسی لغت عربی «مجنون» هم به‌عنوان مترادف واژۀ دیوانه کاربرد دارد و به معنای وضعیت روانی غیرطبیعی‌ای است که در روانپزشکی برای بیان حالت «از دست رفتن توانایی تفریق واقعیت از خیال» بکار می‌رود. بیمار فقط دچار توهم و هذیان شود. هر گاه این افراد به اختلالات شخصیتی نیز دچار شوند بیماریشان جنون یا سایکوز نامیده می‌شود؛ که مشخصاً شامل دو مشخصه است: هذیان (بیان غیر عمد درک نادرست از واقعیات) و توهم (دیدن یا شنیدن غیرعمد چیزی که اساساً نبوده و نیست). همانطوریکه می‌دانید سیستم عصبی مرکزی از مغز و نخاع و انواع رگ‌ها تشکیل شده است و کنترل اعمال و رفتارهای انسان به این سیستم وابسته است. اگر این سیستم مرکزی به نحو احسن کار خود را انجام دهد اعمال، حرکات و رفتارهای انسان نیز سالم و سنجیده خواهد بود و برعکس، اگر این سیستم دچار اختلال شود تمام این اعمال و رفتارهای انسان نیز دچار اختلال خواهد شد. پس اگر یک رگ درست کار نکند یا عروق بگیرد منجر به اختلال در سیستم عصبی شده که این امر شاید یکی از نتایجش دیوانگی است. 📚 منبع: کتاب دهکده ‌ی امثال و حکم ولاتی فارفان، جلد دوم. ارسالی زارعی👉👉