💡سلسهی منورالفکری (۲)
🔦بر اساس این قرارداد، کل ایران تحت قیومیت انگلیس قرار میگرفت. این قرارداد با حضور عالمان بیداردل در مجلس، همچون سید حسن مدرس، جامه عمل نپوشید. این دوره در حقیقت منازعه و جنگ نابرابر مردی تنهاست با جماعتی از روشنفکران لامذهب به سرکردگی رضاخان میرپنج که اسطوره و منجی منورالفکری ایران به شمار میآمد.
🖊در حقیقت، رضاخان که در علم و سواد حتی از حداقلهای آن نیز بیبهره بود، همان آیینه تمام نمای تیپ خوشنما و فریبای روشنفکری بود. مدرس که به خوبی ماهیت این جماعت را میشناخت، یک تنه به جنگ با آنان رفت. منورالفکران در یک برنامه ریزی پنج ساله، رضاخان را به رئیس الوزرایی رساندند و در یک کودتای آرام، وی را همه کاره ملت نمودند.
📓تنها مجتهدی که صریحاً کودتا را خلاف قانون اساسی و خلاف جوهر آن، یعنی قرآن معرفی کرد، مدرس، نماینده سرشناس مجلس بود. مخالفتهای مدرس سرانجام باعث قهر ظاهری رضاخان شد و مدتی از عرصهی سیاسی ایران بیرون رفت.
📢این مخالفتها اگرچه از سوی یک نفر بود، اما آنچنان مانع و سدی در برابر هدفهای شوم انگلیس قرار میگرفت، که گاهی دست پروردگان لندن را از سر عصبانیت، به هتاکی و ناسزاگویی به مدرس وا میداشت.
✂️برشی از یادداشت حسن طاهری در نشریه فرهنگ پویا
#شماره_3
#روشنفکری
#تاریخی
🆔
@farhang_puya