(
http://jametan.com/t/dd58927899585383901.png) 💠
#اضطراب چشمان قاتل و
#آرامش نگاه تو ، مرز روشن حق و باطل بود ...
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🌷محسن حججی، مرتضی آوینی دهه نود
چهار پنج سال بیشتر از پایان جنگ نگذشته بود، خیلی چیزها داشت کم رنگ می شد. حداقل برای امثال من!
بدن های استخوانی در بیابانهای فکه و شلمچه بر روی زمین پراکنده بود، دستخوش باد و باران و طوفان و ...
بچه های تفحص، بدون اینکه مردم و حتی ارگانهای اعزام کننده بدانند، غریبانه و مظلومانه با کمترین امکانات میدانهای مین را می جستند بلکه پیکر شهیدی بیابند و به آغوش خانواده بازگردانند.
در شهر اما، همه چیز به روال خود ادامه داشت.
خبیثی دوست نما! می گفت: این قدر استخوانها را به شهر نیاورید و فضای کشور را ملتهب نکنید!
و حتی با تقلید از صدام، طرح داد تا یک روز را به نام مفقودین نام گذاری کنند و از آن به بعد همه مفقودین را شهید بنامند و دیگر بدنهای استخوانی آنان را از بیابانها به شهر نیاورند.
پنداری پیکر شهدا که در خیابان انقلاب اسلامی بر دوش مردم حق شناس تشییع می شد، دیوارهای کوشک و کاخ او را در شمال شهر به لرزه درمی آورد!
ولی بچه های تفحص، سیدعلی موسوی، علیرضا حیدریان، تشت زرین، سعید شاهدی، محمود غلامی، علیرضا غلامی، عباس و حسین صابری و ... جان خویش را در این راه گذاشتند، به وسواس خناس گوش نسپردند و از پای ننشستند.
یکی رفت تا از غربت بچه های تفحص تصویر بگیرد و به مردم نشان دهد و بفهماند که در فکه چه خبرهاست هنوز!
مین والمری گل گرد و آقا سیدمرتضی آوینی را پاره پاره به آسمانها فرستاد.
آقا که در تشییع جنازه آوینی آمد، فکه و شلمچه از غربت درآمدند. خیابان های شهر پر شد از عطر شهادت و ...
و از آن روز بود که تفحص از غربت و مظلومبت درآمد و آن شد که هزاران پیکر شهید یافت شد و به خانه ها بازگشت.
و شهادت آقا سید، خون تازه ای در رگ عاشقان جاری ساخت و روحشان را همت بخشید.
20 سال از آن روزها گذشت.
دشمنان قسم خرده اسلام، خوارج و صهیون، وهابی و آمریکایی، فتنه ای در عراق و شام برپا ساختند تا ریشه اسلام ناب محمدی (ص) را بزنند.
جوانانی از ایران و افغانستان و پاکستان، غریبانه و مظلومانه به میدانهای هزار کیلومتر آن سوتر از خانه خویش شتافتند و چون اربابشان اباعبدالله (ع)، راسشان بر نیزه ها شد.
نهروانیان داخلی اما، شروع کردند و با اهانت و جوسازی، وظیفه رسانه ای داعش را بر دوش کشیدند.
بیضایی، همدانی، خلیلی، قربانی و ... در اوج مظلومیت و غربت به شهادت رسیدند و ...
محسن حججی که بر خنجر بوسه زد، خیلی چیزها عوض شد.
آقا که به تشییع محسن آمد و بر پیکرش بوسه زد، شکست دشمن داخلی و خارجی، رقم خورد.
محسن آمد تا ثابت کنند نسل امروز نه که از گذشته های دفاع مقدسی عقب نیست، که چه بسا امروز پیشتر و پا به رکاب تر باشد.
محسن که آمد، مدافعان حرم را از غربت بدرآورد و شناساند و فهماند که برای حفظ دین و میهن، نه در خانه، که در هزار کیلومتر آن سوتر باید جنگید و به خون خفت تا ملت، آرام و آسایش از دست ندهند.
خوشا به حال نسل امروز که امثال محسن حججی ها را دارد و هر روز بر تعداد آنان افزوده می شود.
خوشا به حال این نسل که فقط حسرت شهادت نخورد، که مردانه به میدان شتافت و برای آرمان های خویش جان گذاشت.
(داودآبادی)
🆔
@shahid_qasem_soleimani
✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"