📢 در حوزۀ پوشش و آرايش بايد يک اقدام به‌هم‌پيوسته و هماهنگ درون دنيای اسلام عليه جريان سکولاريسم و امپراطوری مادی غرب اتفاق بيفتد. يکی از اين اقدامات بايد عليه هنر و رسانۀ مادی شكل گيرد. «زن در هيچ دوره‏ای از ادوار تاريخ، حتی در دوره برده‏داری، به‌اندازه‏ای که امروز در غرب تحقير می‌شود و مورد خيانت قرار می‌گيرد، تحقير نشده است. غرب در يک برده‏داری پنهان و پيچيده که به شكل يک طلسم و جبر اجتماعی درآمده است با عنوان ارائه خدمات و توليد خدمت اجتماعی و با مجوز رسمی، بانوان را وارد ميدان فحشا می‌كند. زنان اروپايی تحت عنوان توسعه صنعت توريسم در بسياری از کشورهای اروپايی ابزار گسترش سرمايه‏داری شده‌اند و همۀ هويتشان در جهت گسترش سرمايه‏داری هزينه می‌شود. اين اتفاقی است كه در دوره برده‏داری هم نيفتاده است. غرب با وجود اين رسوايی، مدعی آزادی و حقوق بشر و حقوق زنان است! الگوی پيشنهادی سکولاريست‏های دنيای اسلام نيز برای زنان مسلمان، الگوی غربی است. بنابراين، مهم‏ترين منکر، امپراطوری غرب و دستگاه نظام استکباری است؛ لذا بايد با ضدارزش‏هایی که آنها ارزش می‌دانند مبارزه کرد تا امکان اقامۀ اخلاق اسلامی و مناسبات روابط اسلامی برقرار شود. وقتی غرب، محک و ميزان يک جوان را خراب می‌كند، جوان خوبی را بدی و بدی را خوبی می‌بيند. در اين صورت چگونه می‌توان خوبی را برای اين جوان تحليل كرد. به همين دليل ابتدا بايد نظامی را که اقامۀ منکر می‌کند و ميزان تشخيص را به هم می‌ريزد، از بين برد تا امکان اقامۀ پوشش اسلامی و عفاف فراهم شود. البته مقصود اين نيست که برنامه‏ريزی‌ها تا آنجا به هم پيوسته شود که امکان اقدام سلب گردد. در حوزۀ پوشش و آرايش بايد يک اقدام به هم پيوسته و هماهنگ درون دنيای اسلام عليه جريان سکولاريسم و امپراطوری مادی غرب اتفاق بيفتد. يکی از اين اقدامات بايد عليه هنر و رسانۀ مادی شكل گيرد. مسئولان رسانۀ ملی بايد مواظب نفوذ جريان سکولاريسم در رسانه باشند. بنابراين لازم است در کشور يک اتاق فکر در چنين مقياسی تشكيل شود تا درباره مسئله پوشش و آرايش در سطح اقدامات خرد تا کلان و توسعه و با نگاه به آيندۀ جهان برنامه‏ريزی كند. اگر در مبارزه با اين پديده‏ها، جريان سکولاريسم درون دنيای اسلام كه منكر را اقامه و اشاعه می‌كند رها شود و فقط با كساني كه در سطح خرد به منكر عمل می‌کنند برخورد شود، نه تنها توفيق چندانی از اين مبارزه حاصل نخواهد شد بلکه اين اقدامات به يک بحران اجتماعی تبديل می‌گردد. اگر غرب و تماميت تمدن غرب به عنوان يک تمدن ضد بشری معرفی نگردد، بی‌ترديد تناسبات انسانی آن در جامعه اسلامی رشد خواهد کرد؛ برای مثال در مبارزه با مواد مخدر، برخورد با خرده‌پاهايی که مصرف‌کننده هستند به‌تنهایی بی‌فايده است؛ در حقيقت بايد با كسانی که مواد مخدر را توليد و توزيع می‌کنند و يا با كسانی که فرهنگ تخدير و مواد مخدر را در جهان اشاعه می‌دهند، مبارزه كرد. كساني كه دنيا را مادي تعريف می‌کنند و فرهنگ مصرف را اشاعه می‌دهند، اقامه‌کنندۀ مواد مخدر و روان‌گردان‌ها هستند؛ بنابراين در مبارزه با منكر نبايد كسانی را كه اقامه و اشاعه منكر می‌كنند رها كرد و تنها با عاملان خُرد برخورد كرد. اين شيوۀ صحيحی برای مبارزه نيست. هرچند که امر به معروف زبانی و اقدامات جزئی هم ضروری و لازم هستند اما بی‌ترديد بايد اقدامات هماهنگ در مقياس صحنۀ جنگ دشمن طراحی كرد و با هماهنگی در اين اقدامات به نتيجۀ مطلوب رسيد.» (۱۳‌۹۲)